صنعت خودرو تبدیل به محلی برای تصمیمگیریهای اشتباه شده است. تقریبا همه میدانند شرایط در این صنعت به چه صورت است و سیاستگزاری اصلی شامل چه مواردی است، اما ظاهرا کسی جرات اجرای سیاستهای صحیح را ندارد. درحالحاضر، بحث تامین نقدینگی از همیشه حیاتیتر شده است که باید از طریق شبکه بانکی یا بازار سرمایه جذب شرکت های بزرگ خودروساز و قطعهساز شود. اما شبکه بانکی سیاست انقباضی در پیش گرفته است و بازار سرمایه نیز اصولا رمقی برای تامین نقدینگی ندارد.
در این شرایط، راهکار فروش حدود یکدهم تیراژ سالانه خودرو با قیمت ۵ درصد پایینتر از حاشیه بازار نیز مطرح شد که موافقان و مخالفان بسیاری داشت. زیرا فروش خودرو با قیمت حاشیه بازار، بهنوعی رسمیت بخشیدن به قیمتهایی است که مسئولان همواره آن را کاذب و حبابی اعلام کردهاند. اما برای نجات خودروسازان از زیاندهی، همینکه خودرو زیر قیمت تمامشده به فروش نرسد و سود متعارفی برای آن تعیین شود نیز کفایت کند.
بههرحال سیاستگزار باید مشخص کند آیا قرار است زیان دو خودروساز بزرگ روزبهروز بزرگ تر شود یا سرانجام سروسامانی به این وضع داده خواهد شد. اما بنا بر گفتههای مسئولان وزارت صمت و فعالان صنایع خودرو و قطعهسازی؛ با توجه شرایط حساس بازار خودرو در دوماهه پایانی سال، هرگونه تصمیمی درخصوص «فروش یکدهم تیراژ خودروسازان با نرخ نزدیک به حاشیه بازار» یا «واقعیسازی قیمتها براساس صورتهای مالی جدید» به زمانی دیگر موکول شده است. بدین ترتیب، به نظر میرسد؛ تصمیم نهایی برای عبور از شرایط حساس بازار شب عید «بیتصمیمی» است! در همین زمینه با امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو به گفتوگو پرداختیم.
عقبنشینی وزارت صمت از بحث طرح فروش ۱۲۰هزار دستگاه خودرو با قیمت حاشیه بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این طرح در شرایط فعلی به بازار کمک میکند یا باعث بهمریختگی بازار خواهد شد؟ آیا این طرح پیشدرآمدی بر آزادسازی قیمت خودرو بود؟
هر اقدامی زمانی دارد. وقتی زمانها را از دست میدهیم، بهترین راهحلها هم تبدیل به معضل میشوند. واقعیت این است چنین طرحی در زمان فعلی راهحل مناسبی نبود. چون بازار خودرو به خیلی عوامل وابسته است.
بهطور مشخص بازار خودرو به قیمت ارز و اقتصاد کلان وابسته است. اما آنقدر مسئولین در اجرای این راهحلها تعلل کردند که به ماه بهمن رسیدیم. در این ماههای پایانی سال، بازار همواره دچار تنشهایی است که امسال چندبرابر هم شده است. چراکه ما شاهد شش ماه رکود بسیار شدید در بازار خودرو بودیم.
طبیعی است که دلالان بازار و رانتخواران که ماههای قبلی را با رکود گذراندهاند، حالا که بازار تکانی خورده است، اجازه نمیدهند که آرامش برقرار شود. طی ۵ تا ۶ سال گذشته حدودا ۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت در بازار و بین دلالان توزیع شده است.
البته این رانت فقط بین دلالان توزیع نشده است و مردم عادی هم از آن سهم داشتهاند. حالا اگر فرض بگیریم نصف این مبلغ به دلالان رسیده است، یعنی اینها حدود۲۵۰ هزار میلیارد تومان پول در اختیار دارند. پس اینها منابع مالی بسیاری در اختیار دارند. طی مدت اخیر خودرو ۴۰۰میلیون تومانی به ۷۰۰میلیون رسیده است. این است که اگر درحالحاضر دولت طرح آزادسازی را مطرح کند، قیمتها خودبهخود افزایش پیدا میکند و حداقلش این است که قیمت خودرو پایین نخواهد آمد.
این روند قیمتگذاری دستوری تا کجا ادامه خواهد داشت؟
متاسفانه مسئولان به اصول و منطق اقتصادی که خودشان هم آن را میدانند، عمل نمیکنند. ما از مدتها پیش گفتیم که رویه قیمتگذاری دستوری صنعت خودرو را نابود می کند.
با چشمان خود دیدیم که ایران خودرو و سایپا را نابود کردهایم. حالا مشکل اصلی این است که در این مدت این دو خودروساز با کمبود شدید نقدینگی مواجه شده اند.
عرضه این تعداد خودرو در حاشیه بازار راه حل خیلی خوبی بود به شرط اینکه سه ماه پیش اجرا می شد. بارها مطرح کردیم که اجازه دهند خودروسازان در حاشیه بازار خودرو را به فروش برسانند. در این شرایط بعد از سه ماه بازار به تعادل میرسید.
اما در این موقعیت کسی چنین اجازهای را نخواهد داد. ازسویدیگر، سیستم قفل شده است و عرضه با سختی انجام میشود. بنابراین بازار بهشدت با تنش مواجه است. اصولا کسی هم جرات ندارد که تصمیمی مبتنی بر مبانی اقتصادی اتخاذ کند.
در دو ماه آینده، تنشهای بسیاری در بازار خواهیم داشت. به قول معروف، کاری که نباید میشد، شد و کار دیگری نمیتوان انجام داد. آیا خودروسازان توان اینکه تولید را دوبرابر کنند دارند؟
خیر. چراکه نقدینگی بسیار زیادی میطلبد. اعتبار ایرانخودرو و سایپا در این مدت از بین رفت. اعتبار در در دنیای اقتصاد یعنی پول؛ زمانی که زیانی با این ارقام اعلام میشود، اعتبار تولیدکننده از بین میرود. باید این موضوع را مدنظر داشت که این ارقام مربوط به زیانهای حسابداری بوده و زیان واقعی پشت پرده است و مربوط به آیندهفروشیهایی است که اتفاق افتاده و رفتهرفته خود را نشان میدهد. حتی بانکها هم حاضر به ارائه وام نیستند. متاسفانه وضعیت بدی را سیاستگزاران برای صنعت خودرو ایجاد کردهاند.
چرا سامانه فروش نتوانست موفق باشد؟
کارشناسان بارها اعلام کرده بودند که راهاندازی سامانه فروش، راهکار اشتباهی است. بهعنوان مثال ۱۲۰هزار دستگاه برای سال آینده در این سامانه ثبتنام شده است. به این دلیل که از وزارتخانه دستور داده شد که برای برداشتهشدن قرعهکشی، هر متقاضی باید امکان ثبتنام در این سامانه داشته باشد. بعد از آن اعلام شد که این سامانه برای فروش نیست و سامانه نوبتدهی است.
این در حالی است که این سامانه با نام «یکپارچه فروش» به ثبت رسیده است. بهنوعی برای این که قرعهکشی را بردارند و ظاهرا بازار را آرام کنند، نامگذاری کردند. بنابراین حالا که باید این خودروها را تحویل دهند، به مشکل خوردهاند و هیچکس هم پاسخگو نیست.
مسئولان دولتی هم میگویند تولیدکنندگان زیر بار این کار نمیرفتند. دولت درنهایت حرف خود را به کرسی مینشاند که نمونه آن تغییر مدیرعامل ایران خودرو بود. درحقیقت ایرانخودرو و سایپا ناگزیر از وزارتخانه فرمانبرداری میکنند. البته موقتا اقداماتی انجام شده و ظاهرا مشکلات حل میشود، اما بعد از آن، خرابکاریها گردن ایرانخودرو و سایپا میافتد.
چرا مردم درخصوص برخی خودروهای عرضهشده در سامانه، تا این حد استقبال نشان دادند و در مورد برخی دیگر شاهد موج انصراف گسترده بودیم؟
چرا پژوپارس تا این اندازه ثبتنام شد؟ به دلیل اینکه پارس تقریبا ارزانترین و پرکاربردترین خودرو سدان ما در ایران است. از سوی دیگر، بالاترین رانت را هم در اختیار دارد. خریدار ۲۹۴میلیون تومان بابت این خودرو میدهد و آن را در بازار دستکم ۵۸۸میلیون تومان به فروش می رساند که صد درصد سود خالص است.
به همین دلیل افراد بسیاری ثبتنام کردند که استراتژی اشتباهی بود که پیاده شد. این اقدام از سوی سیاستگزار انجام شده است. این اقدامات مانند کلافی است که گره کور خورده و باید فقط آن را قیچی زد. این قیچی میتواند فروش در حاشیه بازار باشد، اما متاسفانه دیر شده و بسیار دردناک خواهد بود.
قیمت در حاشیه بازار که بنا بر تخمین شما حدود ۲۵۰هزار میلیارد تومان نقدینگی در آن وجود دارد، از سوی چه کسی تعیین میشود؟ آیا فروش ۵ درصد زیر قیمت بازار، رسمیت بخشیدن به قیمت تعیینشده از سوی دلالهاست؟
در این موقعیت باید این را پرسید حاشیه صبح بازار یا بعدازظهر بازار! باید در شرایط مناسب و باثبات در مورد حاشیه بازار هم صحبت کرد. راه حل درست و بدون دردی درحالحاضر وجود ندارد و این مریض در حال مردن است. پس هر راه حلی دردناک است. راهحل درست این است که باید قیمتها اصلاح شود. بهعنوان مثال پژوپارس ۲۹۴میلیون تومان در کارخانه قیمت خورده است و اگر این قیمت به ۴۰۰میلیون تومان برسد، خودروساز زیانی بابت آن پرداخت نخواهد کرد. قیمت این خودرو در بازار ۵۸۸میلیون تومان است.
لازم نیست که قیمتگذاری خودروها براساس حاشیه بازار اتفاق بیفتد و کافی است که قیمت براساس مدارک روز اصلاح شود. امروز قیمتهای ایرانخودرو و سایپا مربوط به حسابهای حسابرسیشده ۳۱ شهریور سال گذشته بوده است. بیشاز ۱۶ماه از این قیمتگذاریها گذشته است. قیمتها باید براساس مدارک آذرماه امسال تعیین شود تا دیگر شاهد این سقوط نباشیم.
در این صورت، ایرانخودرو و سایپا از ضرر خارج میشوند. اما ناگزیر با افزایش ۱۰۰میلیون تومانی قیمت خودرویی مانند پژوپارس در کارخانه، نرخ این خودرو در بازار به حدود ۷۰۰میلیون تومان میرسد. در این خصوص، سیاستگزار باید تحمل داشته باشد، زیرا در این موقعیت و باتوجه به نزدیکشدن به عید نوروز، دستیابی به تعادل در بازار تا پایان خردادماه به طول خواهد انجامید.
در هر صورت، قیمت در بازار افزایش مییابد، اما باید سیاستگزار تصمیم بگیرد که تولیدکنندگان داخلی را زمین بزند یا نه. اگر زمین بزنیم که تبعات بدی به همراه دارد. در چنین شرایطی، میتوانیم اصلاح قیمتها را نه براساس حاشیه بازار، بلکه براساس اصلاح مکانیزم مالی انجام دهیم که در دسترس و در چارچوب قانون است.
در این زمینه، واقعا احتیاج به اصلاحات رادیکال داریم و با اقدامات کوچک، آینده از بین میرود و با یک حرکت کوچک، به فاصله کم با چالشهای بعدی روبهرو میشویم. در هر صورت، این ساختار با توجه به زیانها و هزینههای مالی که دارد، دوباره به فاصله سه ماه باید مشمول اصلاح قیمت شود. باید به سمت این حرکت کنیم که بازار را به رسمیت بشناسیم.
اگر این افزایش قیمتها اتفاق بیفتد، آیا خودروسازان آمادگی افزایش تولید را دارند؟
خودروسازان نیاز به زمان دارند و شرایطشان روزبهروز هم بدتر میشود. اگر منظورتان این است که با افزایش قیمت، تولید خودروسازان هم دوبرابر میشود، باید گفت این اتفاق نشدنی است و هرکه چنین حرفی بزند، اشتباه است زیرا مکانیزمهایی بر اقتصاد و صنعت خودرو حاکم است که ما از آنها بهشدت عقب هستیم، اما راه دیگری نیز جز واقعیسازی قیمتها وجود ندارد.
source
کلاس یوس