بیامو M2 با ۴۵۳ اسب بخار و فورد ماستنگ دارک هورس با ۵۰۰ اسب بخار، کوپههای پرفورمنس را به سطح جدیدی از رانندگی میبرند.
اینجا، دو نمونه از یک سگمنت بسیار متفاوت از اتومبیل با یکدگیر مقایسه میشوند. این خودروها بیشتر به خاطر جنبههای عملی حمل و نقل ساخته نشدهاند و بیشتر برای لذت رانندگی طراحی شدهاند. حالا که شورولت کامارو و دوج چلنجر در حال استراحت هستند، فورد موستانگ دارک هورس با ۵۰۰ اسب بخار و رقیب آلمانیاش، بیامو M2 با ۴۵۳ اسب بخار، در برابر یکدیگر قرار میگیرند. هر دو مدل دارک هورس و M2 محصول یک بهروزرسانی بزرگ هستند که نشان میدهد سازندگانشان هنوز میخواهند برای مدتی بیشتر در بازار باقی بمانند. طبق گفته دیریک هکر، رئیس توسعه M2 ، M احتمالاً آخرین بیامو خواهد بود که سه پدال دارد، و ماستنگ تنها خودروی سواری باقیمانده فورد است، هرچند که جیم فارلی از کمپانی فورد وعده میدهد که هنوز عمر زیادی از ماستنگ V-8 باقی مانده است.
کارشناسان برای تجربه رانندگی عمیق و هیجانانگیز، نسخههای شش سرعته دستی M2 2023 و Dark Horse 2024 را انتخاب کردند. قیمت این خودروها هم با توجه به پکیج انتخابی مناسب بودند. با قیمت ۷۵,۳۴۵ دلار، M2 پکیج کربن ($۹,۹۰۰) را عرضه کرد که تریم کربنی اضافه میکند، وزن آن را با سقف کربنی و صندلیهای M کاهش میدهد و یک روز در مدرسه رانندگی بیامو را به شما ارائه می دهد. M2 همچنین پکیج Shadowline به ارزش ۳۰۰ دلار داشت که اطراف چراغهای جلویی و سر اگزوزهای بزرگ را تیره میکند، به علاوه چراغهای LED تطبیقی ($۶۵۰) و علامتهای ویژه از پکیج ۵۰ سال بیامو M. لاستیکهای Michelin Pilot Sport 4S آن هم به صورت استاندارد ارائه شدهاند.
ماستنگ دارک هورس ۷۸,۷۵۵ دلاری هم کلی آپشن داشت. بستهی هندلینگ دارک هورس (۵۴۹۵ دلار) . صندلیهای رکارو (۱۹۹۵ دلار) که دارای بالشتکهای منحصر به فرد هستند و کالیپرهای ترمز رنگ آبی گریبر ۴۹۵ دلار هزینه دارند. بستهی پریمیوم (۳۹۹۵ دلار) شامل یک سیستم ضد سرقت، قفل چرخها و یک بازکن درب گاراژ است. البته نوار کاپوت رنگ شده دارک و شادو بلک (۵۴۹۵ دلار) گزینهای است که شاید به آن احتیاج نداشته باشید. ضمنا یک روز در مدرسهی رانندگی پرفورمنس فورد در بسته خرید دارک هورسها گنجانده شده است.
برای اینکه محیط مناسبی برای تست این دو خودروی کوپه فراهم شود مسیر به گونهای برنامه ریزی شد که از لسآنجلس به سمت جنوب شرقی بورراگواسپرینگز بروند و بعد از سمت شمال وارد شهر آزوسا شوند. کوه پالومار با پیچهای تیز خود ماشینها را به چالش میکشد و بزرگراه شماره ۷۴ هم برای سرعتهای بالا مناسب است. در مجموع حدود ۸۰۰ کیلومتر رانندگی طی میشود تا برنده این مقایسه مشخص شود.
طراحی نمای داخلی و خارجی
با اینکه هر دو خودرو جذابیت زیادی دارند، نشستن در هر کدام مثل این میماند که به دو رستوران کاملاً متفاوت سر بزنید. هر دو خودرو صندلیهای اسپرت و نمایشگرهای بزرگ دارند، اما شباهتها همینجا تمام میشود. صندلیهای دستی قابل تنظیم رکاروی موجود در دارک هورس نرم و راحت هستند. M2 صندلیهای فیبرکربن به سبک مسابقهای دارد که نه تنها ورود و خروج از آنها سخت هست، بلکه پاها را هم به هم میچسباند. صندلیهای M2 در نگه داشتن سرنشین در حین پیچهای شدید بهتر عمل کردند، اما رکاروهای ماستنگ در هر محیط دیگری به وضوح گزینه محبوبتری برای کارشناسان بودند.
در فضای داخلی موستانگ حس نوستالژی و تکنولوژی با هم برخورد میکنند. در قسمت جلویی دسته دنده، دکمه استارت، دکمه تنظیم صدا و دکمه کنترل کشش را میبینیم. به نظر میرسد یک دستگاه ضبط کاست تنها چیزی است که کمبود آن حس میشود! اما در قسمت بالایی، یک صفحه نمایش لمسی بزرگ ۱۳.۲ اینچی وجود دارد و درست در مقابل راننده هم یک صفحه نمایش دیجیتال ۱۲.۴ اینچی قرار گرفته است. اندروید اتو و اپل کارپلی بیسیم هم در لیست آپشنها وجود دارد. همینطور تنظیمات کنترل راهاندازی و تحلیل دادههای پیست. ظاهر نشانگرها هم میتواند به صورت دیجیتالی از حالت موستانگهای سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳ تغییر کند. سیستم سرگرمی فورد با مشکلاتی مثل دیر راه افتادن، اعوجاج در موسیقی هنگام استفاده از برنامههای پخش موسیقی روی گوشیهای هوشمند، و واکنش نسبتاً کند به ورودیها مواجه بود.
فورد ماستنگ دارک هورس
نقاط قوت: زیبایی که هم در ظاهر دیده میشود هم در صدای آن شنیده میشود، صندلیهای راحت برای خیابان، ترمزهای قوی
نقاط ضعف: گیر کردن در اکثر رمپهای ورودی، کیلومترشمار قدیمی، مشکلات مربوط به سیستم اطلاعات و سرگرمی
نتیجه گیری: آخرین و بهترین نمونه از نوع خودش.
بیامو با صفحه آمپر دیجیتالی ۱۲.۳ اینچی و تاچ اسکرین ۱۴.۹ اینچی وسط داشبورد، نمایشگر خیلی بزرگی دارد. تنظیماتش انقدر زیاد است که پیدا کردن یک تنظیم ساده مثل غیرفعال کردن سیستم کمکی حفظ خط رو تبدیل به کابوس کرده است. حتی حالتهای رانندگی را هم باید از طریق تاچ اسکرین انتخاب کنید، البته میتوانید با استفاده از دو کلید قرمز رنگ M1 و M2 که نزدیک وسط فرمان هستند، ترکیب مورد علاقهتان را فعال کنید.
رنگهای آبی روشن، آبی تیره و قرمز با الگوی M روی پانلهای درب M2 و در داخل صندلیهای M Carbon یک رنگ و لعاب به فضا داخلی BMW اضافه میکنند. قطعات تزئینی از فیبر کربن روی فرمان، داشبورد، کنسول مرکزی، پانلهای در و جاهایی که Dark Horse به جای آن از پلاستیک دانهدار استفاده کرده، وجود دارد. هیچکدام از این کوپهها صندلیهای عقب مناسبی برای مسافرت ندارند، اما اگر کسی را در صندلی عقب بنشانید، حداقل BMW کنترلهای سیستم تهویه را دارد و اندکی از میزان شکایت سرنشینان کم میکند.
سقف شیشهای و نسبتا مرتفع M2 دید خوبی به بیرون میدهد. شیشههای کناری کوچکتر در موستانگ و آینههایی که به اندازه کافی بزرگ نیستند، دید را محدود میکنند. در آینه عقب بیامو، میتوانید برآمدگی ملایم در گوشه درب صندوق را ببینید، در حالی که Dark Horse با بالش این دید را از بین میبرد. دید خوب به بیرون باعث میشود تغییر لاین کمتر استرسزا باشد و این یک مزیت برای ب ام و است.
نیرو محرکه و عملکرد
دارک هورس از قطعات انتخابی مدلهای بزرگ موستانگ در سالهای اخیر بهرهبرداری کرده است. میللنگهای فورجشده از شلبی GT500 که دیگر تولید نمیشود و گیربکس دستی شش سرعته Tremec TR-3160 از نسل قبلی مک۱ و شلبی GT350. ب ام و M2هم ترکیبی از قطعات اضافی است. موتور شش سیلندر ۳.۰ لیتری توربوشارژ آن نسخهای کمی کمقدرت از انجین S58 است که در بسیاری از مدلهای BMW M یافت میشود. دیسکهای ترمز ۱۵.۰ اینچی جلو و ۱۴.۶ اینچی عقب، سیستم تعلیق تطبیقی، و یک دیفرانسیل لغزش محدود الکترونیکی همه از برادر بزرگترش، M4، قرض گرفته شدهاند.
موتور شش سیلندری M2 به راحتی و بدون هیچ مقاومتی میچرخد و دور موتور را بالا میبرد. البته در هیچ نقطهای از رسیدن به دور موتور ۷۲۰۰، به اندازه موتور ۵.۰ لیتری V-8 در Dark Horse هیجانانگیز و ترسناک به نظر نمیرسد، اما سیستم توربوشارژرهای آن باعث میشوند که BMW در هوای رقیق ۱۲۰۰متر بالاتر از سطح دریا، جلوتر از فورد حرکت کند. در خیابانهای شهری اما، این ماستنگ است که باعث میشود مردم سرشان را بچرخانند تا ببینند چه صدایی دارد. بهویژه اگر اگزوز در حالت Sport یا TRACK باشد.
M2 در مسابقه سرعت تا ۱۰۰کیلومتر بر ساعت، پیروز میشود و این کار را در ۴.۱ ثانیه انجام میدهد، یعنی دو دهم ثانیه سریعتر از موستانگ. ب ام و تقریبا در تمامی آیتمهای دیگر هم سریعتر است. مسافت۴۰۰ متر را در مدت زمان ۱۲.۳ ثانیه با سرعت ۱۹۱کیلومتربر ساعت طی میکند، در حالی که دارک هورس در ۱۲.۷ ثانیه و با سرعت ۱۸۵کیلومتر بر ساعت این کار را انجام میدهد. دندههای کوتاه وقدرتی M2 به این معنی هستند که برای سبقت در سرعتهای بزرگراهی لزوما نیازی به تعویض دندههای معکوس ندارید. نتیجهی ۶.۷ ثانیهای ب ام و برای سرعت ۸۰ تا ۱۱۰کیلومتر بر ساعت، ۲.۵ ثانیه سریعتر از موستانگ است که ضریب دندهای بلندتری دارد.
بی ام و M2
نقاط قوت: سریع است، عملکرد راحت و به طوریکه استفاده روزمره از آن امکانپذیرتر است.
نقاط ضعف: صدای آن به اندازه موستانگ جذاب نیست، صندلیهای آپشنال راحت نیستند و پیاده شدن از آنها سخت است، دندهها حس دقیق و محکم دندههای موستانگ را ندارند.
نتیجه گیری: یک کوپه اسپرت کاربردی، قدرتمند و هیجانانگیز (مشابه محصولاتی که ب ام و قبلا می ساخت)
در آزمایشهای مربوط به ترمز، دیسکهای جلوبی بزرگ ۱۵.۴ اینچی دو تکه آهنی ماستنگ، کالیپرهای ششتایی و تایرهای تابستانی چسبنده خوب عمل کردند. دارک هورس از سرعت ۱۱۲کیلومتر در ساعت در ۴۲متر توقف کرد، یعنی ۳ متر زودتر از M2، و از ۱۶۰کیلومتر در ساعت در ۸۳متر، ۷متر کمتر از بیامو.
هر دو خودروی ماستنگ و M2 در این نسل کمی سنگینتر شدند. دارک هورس با وزن ۱۸۰۰کیلوگرم، ۱۰۰کیلوگرم سنگینتر از بیامو و ۸۰کیلوگرم سنگینتر از نزدیکترین مدل مشابه خود، ماستنگ مک ۱ نسل قبلی است. اگرچه M2 با ۸۲کیلوگرم وزن بیشتر نسبت به M2 Competition نسل قبلی، بهوضوح چابکتر و بازیگوشتر از این دو است.
تجربه رانندگی بیامو M2 2023 و ماستنگ دارک هورس
در گوشههای ظاهراً بیپایان بهترین جادههای درهای کالیفرنیا جنوبی، M2 به راحتی تبدیل به کوپهای میشود که رانندگی سریعتری را فراهم میکند. لاستیکهای میشلین پایلوت اسپورت 4S بیامو به اندازه موستانگ هجومی نیستند، اما تحمل شتاب جانبی ۱.۰۴ جی در مسیر کنترل چرخش خیلی از میانگین ۱.۰۷ جی درک هورس عقب نیست. در خیابان، M2 به اندازهی Dark Horse با لاستیکهای پهن چسبندگی ندارد، اما وقتی به آن فشار میاورید هیجانانگیزتر است و به راننده اعتماد به نفس بیشتری میدهد. Dark Horse هیچوقت عقب نمیافتد، اما با اینکه حس فرماندهی بهتری نسبت به BMW دارد، اندازهی بزرگتر و وزن بیشترش باعث میشود که در جادههای تنگ، رانندگی با آن دشوارتر به نظر برسد. اما از حق نگذریم که این کار هم گاهی اوقات میتواند لذتبخش باشد. علاوه بر این، صدای اگزوز V-8 فوقالعاده است و وقتی به دیوارههای دره میخورد، به طرز شگفتانگیزی طنینانداز میشود.
فرمان M2 حس سبکی زیادی دارد و گاهی اوقات بیش از حد فرمان میپذیرد.هرچند که اگر راننده باتجربهای باشید به سرعت خود را با آن وفق خواهید داد و با اینکه احساس دریافت شده از فرمان ماستنگ بهتر است، باز هم جا داشت که پاسخگویی دقیقتری داشته باشد. با گوش دادن به جیرجیر تایرهای پیرلی دارک هورس اطلاعات بیشتری را از خود فرمان میتواندی دریافت کنید.
راننده میتواند سواری M2 را به حالت comfort تنظیم کند، اما حتی تنظیمات نرمتر هم نمیتواند فرش نرمتری به صندلیهای سفت این ماشین اضافه کند. دارک هورس از سواری نرم و صندلیهای راحت بهرهمند است، اما پکیج هندلینگ آن باعث ایجاد لرزش در جادههایی که کاملاً صاف نیستند شده است.
کار با دسته دنده تیتانیومی شش سرعته یک کار کاملا مکانیکی و مستقیم است. تعویضهای سریع دنده در هر دو خودرو ممکن است، ولی به نظر میرسد فورد بیشتر از تعویضهای دنده در دور موتورهای بالا استقبال میکند. همچنین قابلیت تعویض بدون برداشتن پا از روی پدال گاز را هم دارد.
صدای ماستنگ به شدت صدای وزوز M2 را خاموش میکند. در سرعتهای بزرگراهی، M2 نسبت به ماستنگ آرامتر و راحتتر است ضمنا موتور ۳ لیتری ب ام و مصرف سوخت کمتری نسبت به موستانگ دارد که بنزین را میبلعد. وقتی وارد پمپ بنزین میشوید، ممکن است اسپلیتر جلوی اختیاری Dark Horse را هنگام ورود خراش دهید. رانندگی با آن در هنگام استفاده در خیابان به ورودی های زاویه دار نیاز دارد تا از آسیب جلوگیری شود. بدون سنسور یا دوربین پارک جلو،نیاز هست با دقت پارک کنید تا صدای برخورد سپر را نشنوید. M2 برخلاف موستانگ دارای سیستمهای کمکی پارک است و با ابعاد کوچکتری هم که دارد جابجایی در معابر تنگ را خیلی راحتتر کرده است.
و اما برنده این رقابت….
بسیاری از بهترین ویژگیهای Dark Horse – V-8 مانند خروشان بودن آن، لاستیکهای چسبناک، ظاهر ماشین عضلانی و تهدیدآمیز، و ترمزهای بزرگ همگی دلایل کافی برای داشتن یک دستگاه از آنها هستند.از طرفی BMW ممکن است به اندازه موستانگ غرش نداشته باشد، اما عملکرد خودش را با سهولت بیشتری ارائه می دهد. دید بیشتر آن باعث میشود در ترافیک راحتتر باشید. نرم افزار اطلاعات سرگرمی آن بدون مشکل کار می کند. شیفتر آن، اگرچه به زیبایی مکانیکی موستانگ نیست، اما برای دندهدادنهای سریع مناسب است. هرچند از سبک بودن فرمان در M2 حس خوبی دریافت نمیکنید، اما احساس سبکتر پدال کلاچ روی پا در ب ام و بهتر است است. ضمنا فراموش نکنید که به طورکلی M2 خودرویی سریعتر است.
نسخه Dark Horse حدود ۱۵۰۰۰ دلار بیشتر از موستانگ GT با آپشن مشابه قیمت دارد و از لحاظ عملکرد با اختلاف کمی GT را پشت سر می گذارد و همیشه باید یک مکان دوم وجود داشته باشد، اما نمیتوان موستانگ را یک بازنده دانست. هر دو کوپه تجربهای از رانندگی را ارائه میدهند که انتظار دارید. آنقدر جذاب که حاضر هستید میزانی از راحتی ، مقداری مصرف سوخت بیشتر و اندکی از شنوایی خود را برای تجربه آن کنار بگذارید. اما M2 برای لذت بردن از عملکرد یکسان نیاز به فداکاری کمتری دارد و تا حدودی راحتتر و ظریفتر است. شاید به همین دلایل بتوانیم برتری را به ب ام و بدهیم اما اگر در دام موستانگ بیفتید و به آن عشق بورزید کاملاً متوجه میشویم و حق دارید.
source