اعمال تعرفههای جدید توسط ترامپ، یکی از مهمترین اخبار اقتصادی در سطح جهان بوده است. تاثیر این تعرفهها بر بازار خودرو چگونه خواهد بود؟
طی چند روز اخیر، اخبار مرتبط با اعمال تعرفه برای صادرات هرگونه کالایی از هر گوشهی جهان به ایالات متحده، تقریباً تمام کشورها و اهالی صنعت و تجارت را در شوک فرو برده و همه را در اندیشهی چگونگی ادامهی فعالیت خود با سودآوری، یا حتی بقای کسبوکارشان، فرو برده است.
رابطهی ناهموار و مواج تعرفهها با صنعت خودرو
با اعمال این تعرفهها، چندین سناریو برای مناطق جغرافیایی و اقتصادی گوناگون جهان رخ میدهد که در ادامه به بررسی تکتک این مناطق و سناریوهای احتمالی آنها میپردازیم:
تأثیر تعرفهها بر اعمال کنندهی تعرفهها (آمریکا):
با توجه به اینکه اعمال تعرفه بر روی تمام کالاها انجام میشود، در نتیجه باید گفت که در اولین قدم، قیمت خودروهایی که متعلق به برندهای آمریکایی هستند نیز به شکل قابلتوجهی افزایش پیدا میکند؛ چراکه بسیاری از قطعات این خودروها از کشورهای آسیایی و اروپایی وارد میشوند. در نتیجه، با شرایط جدید، قیمت تمامشدهی این خودروها نیز افزایش مییابد.
در قدم بعدی، قیمت خودروهای مونتاژی نیز به همین دلیل افزایش مییابد. اما مشکل اصلی زمانی رخ میدهد که بازار خودروهای وارداتی آمریکا به شکلی هولناک با افزایش قیمت مواجه میشود؛ بهطوریکه، برای مثال، یک دستگاه خودروی بیامو ایکس۵ که در حال حاضر با قیمت ۶۵ هزار دلار در این کشور به فروش میرسد، از این پس با قیمت نهایی ۸۱ هزار دلار به فروش خواهد رسید.
پس میتوان گفت چیزی که در شرایط فعلی نمایان است، حتی برای خود آمریکاییها هم تا به این لحظه سودآور و جذاب نیست.
اروپا، برندهی دیروز؛ بازندهی همهجانبهی امروز
چینیها عامل تغییر نظم جهانی طی چند دههی اخیر بودهاند و ترامپ نیز هدف اصلی خود را از اعمال این تعرفهها، مقابله با سلطه و نفوذ سرسامآور صنعتی و اقتصادی این کشور در جهان اعلام کرده است. سناریوهای متعددی برای چینیها مطرح است، اما بسیاری معتقدند که با افزایش قیمت ناشی از تعرفه، پروندهی این خودروها در آمریکا بسته میشود و این خودروها روانهی اروپا یا بازار آمریکای جنوبی و آفریقای جنوبی میشوند. اما واقعیت این است که چین، خود تعیینکننده و مبدع سناریو است و نمیتوان هیچ حکم قطعی برای این کشور و شرکتهایش صادر کرد.
خاورمیانه و آسیا، برندهی مطلق بیدلیل!
شاید باور این موضوع عجیب یا ناممکن باشد، اما بهطرز عجیبی، نتیجهی تمام این اتفاقات در نهایت منجر به ورود سیل عظیمی از خودروها از اروپا، چین و شرق آسیا به منطقه خاورمیانه خواهد شد. در چنین شرایطی، برخی از بازارها در خاورمیانه تغییری نمیکنند؛ چراکه در این بازارها، به دلیل شرایط فرهنگی و سلیقهی مردم، تنها برخی برندها مانند تویوتا و نیسان تقاضا دارند.
برخی دیگر از بازارها مانند بازار امارات، به دلیل پویایی و ثروت، تحت تأثیر بازار جهانی و خلاقیت برندها هستند و هر شرکتی با استفاده از هنر خود میتواند وارد بازار این کشور شود. اما مهمترین بازار برای ما، و حتی به نوعی برای بسیاری از کشورها در این شرایط، میتواند بازار ایران باشد؛ بهویژه اگر روابط سیاسی ایران و آمریکا در این مدت تغییر کند. اگر این تحولات بر مسیر مثبت و سازندهای حرکت کند و مسئولان نیز کمی در سیاستهای خود بازنگری و در عمل تغییر ایجاد کنند، شاید بتوانند گذشته و آیندهی صنعت حملونقل و خودروی کشور را با استفاده از این فرصت، بهطور بنیادین متحول کنند.