شرکت نیسان، یکی از خودروسازان مشهور ژاپنی، این روزها شرایط خوبی را پشت سر نمیگذارد. در این مقاله به بررسی علل سقوط این غول خودروسازی پرداخته و آینده آن را تحلیل میکنیم.
نیسان، شرکتی که زمانی بهعنوان یکی از پیشروترین خودروسازان جهان شناخته میشد، در سالهای اخیر با چالشهای زیادی مواجه شده است. این شرکت که در دهههای گذشته مدلهای افسانهای مانند اسکایلاین GT-R، سری Z، ماکسیما و پاترول را به بازار عرضه کرده بود، اکنون با کاهش سهم بازار، ضررهای مالی هنگفت، افت کیفیت محصولات و بحرانهای مدیریتی دست و پنجه نرم میکند.
برای درک بهتر این موضوع، ابتدا به بررسی تاریخچه نیسان و مسیر موفقیت آن پرداخته، سپس به اشتباهات استراتژیک و مدیریتی که منجر به سقوط این برند شدند، میپردازیم. در نهایت، آینده احتمالی نیسان را تحلیل خواهیم کرد.
فصل اول: تاریخچه نیسان، از داتسون تا اوج قدرت
نیسان ریشههای خود را در برند داتسون دارد. این شرکت در سال ۱۹۱۱ توسط ماسوجیرو هاشیموتو در ژاپن تأسیس شد و اولین خودروی آن در سال ۱۹۱۴ با نام DAT ساخته شد.
در دهه ۱۹۳۰، داتسون به یکی از بزرگترین خودروسازان ژاپن تبدیل شد. در سال ۱۹۳۴، شرکت Nihon Sangyo که تحت مدیریت یوشیسوکه آیکاوا بود، کنترل داتسون را به دست گرفت و نام جدید نیسان موتور را برای این مجموعه انتخاب کرد.
پس از جنگ جهانی دوم، نیسان بهسرعت خود را بازسازی کرد و تمرکز خود را بر تولید خودروهای اقتصادی و باکیفیت قرار داد. در دهه ۱۹۵۰، نیسان صادرات خود را به کشورهای مختلف آغاز کرد و در بازار آمریکا جایگاه مناسبی به دست آورد.
یکی از مدلهای مهم این دوره، داتسون ۲۱۰ بود که در مسابقات رالی موفق ظاهر شد و شهرت جهانی کسب کرد. نیسان با همکاری شرکت آستین بریتانیا توانست فناوریهای مدرنتری را در محصولات خود به کار ببرد.
در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، نیسان چندین مدل موفق تولید کرد که هم در بازار داخلی ژاپتونیتیکی ژاپن و هوندا عقب افتادند. پافشاری بر عرضه محصولاتی که در سالهای قبل موفق بودند اما دیگر رنگ و بوی کهنگی گرفته بودند بر فروش آنها اثر منفی گذاشته بود.
در این دوران نیسان کارخانههای خود را در کشورهای مختلف توسعه داد و به یکی از بزرگترین خودروسازان جهان تبدیل شد.
مدلهای مهم این دوره، نیسان ۲۴۰Z، مدلهای GTR c10 (اسکای لاین)، پاترول و ماکسیما و سانی (سنترا) بودند که در بسیاری از کشورها محبوب شدند.
در این دوران، نیسان کارخانههای خود را در کشورهای مختلف توسعه داد و به یکی از بزرگترین خودروسازان جهان تبدیل شد.
فصل دوم: ورود به بحران، اشتباهات مدیریتی و آغاز سقوط
با ورود به دهه ۱۹۹۰، نیسان با بحران مالی شدیدی مواجه شد.
عوامل مختلفی در این بحران نقش داشتند: رشد بیرویه خطوط تولید، مدلهای قدیمی و غیررقابتی، کاهش سودآوری و افزایش بدهیها.
در سال ۱۹۹۹، نیسان برای جلوگیری از ورشکستگی، ۳۶.۸ درصد از سهام خود را به رنو فرانسه فروخت.
پس از ادغام با رنو، کارلوس گون که بهعنوان یک مدیر سختگیر و کارآمد شناخته میشد، مدیریت کمپانی نیسان را بر عهده گرفت.
او برنامهای تحت عنوان “Nissan Revival Plan” اجرا کرد که شامل کاهش هزینهها، تعطیلی کارخانههای زیانده، کاهش تعداد تأمینکنندگان و تمرکز بر مدلهای پرفروش بود.
این استراتژی در ابتدا مؤثر بود و نیسان در اوایل دهه ۲۰۰۰ به سودآوری رسید.
اما این تغییرات در بلندمدت مشکلاتی ایجاد کرد: کاهش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، افت تدریجی کیفیت و سقوط کارلوس گون و بحران مدیریتی.
در سال ۲۰۱۸، گون به اتهام فساد مالی و سوءاستفاده از داراییهای شرکت بازداشت شد.
این اتفاق ضربه بزرگی به نیسان زد زیرا او مغز متفکر و احیاکننده شرکت بود.
پس از این اتفاق، نیسان دچار بحران مدیریتی شدید شد و نتوانست مدیران توانمندی را جایگزین گون کند.
این بیثباتی در مدیریت باعث شد نیسان نتواند تصمیمات استراتژیکی درستی بگیرد و مشکلات شرکت تشدید شود.
فصل سوم: دلایل اصلی سقوط نیسان
پس از بررسی تاریخچه و بحرانهای مدیریتی، اکنون به بررسی عوامل اصلی سقوط کمپانی نیسان میپردازیم.
این عوامل بهتدریج شرکت را در مسیر بحران قرار دادند و شرایطی را ایجاد کردند که امروز نیسان را به سمت ورشکستگی سوق داده است.
کاهش شدید کیفیت و افت اعتماد مشتریان یکی از بزرگترین اشتباهات نیسان بود.
تمرکز بیش از حد بر کاهش هزینهها و کاهش کیفیت خودروها باعث افزایش مشکلات فنی در خودروها شد.
استفاده از مواد ارزانتر و قطعات کمکیفیتتر باعث افزایش مشکلات فنی در خودروها شد که به یکی از هویتهای اصلی نیسان یعنی کیفیت بالا لطمهای سنگین وارد کرد.
از دست رفتن اعتبار شرکت نزد مشتریان در دنیایی که خودروسازها به سرعت در حال پیشرفت هستند و سهم گرفتن از بازار هرروز دشوارتر میشود، مسیر بازگشت برای نیسان را بیش از پیش مشکل کرد.
نیسان در مقایسه با رقبایی مانند تویوتا و هوندا که همچنان کیفیت را در اولویت قرار داده بودند، نتوانست رضایت مشتریان را حفظ کند.
بسیاری از مدلهای نیسان در سالهای اخیر با مشکلات فنی جدی مواجه شدهاند.
برای مثال، گیربکسهای CVT که در مدلهای مختلف نیسان مانند آلتیما، سنترا و قشقایی استفاده میشدند، دچار نقصهای متعدد شده و باعث شکایات گسترده مشتریان شدند.
کیفیت مونتاژ برخی از مدلهای نیسان، بهخصوص مدلهایی که در کارخانههای خارج از ژاپن تولید میشدند، کاهش یافت.
این موضوع به کاهش رضایت مشتریان منجر شد.
نیسان در اروپا با مدلهای قشقایی و جوک خوب پیش میرفت اما با افزایش رقابت از سوی برندهای اروپایی و چینی، نیسان بهتدریج سهم خود را از دست داد.
همچنین نیسان بهدلیل سیاستهای سختگیرانه کاهش آلایندگی در اروپا، نتوانست مدلهای جدید خود را مطابق با استانداردهای جدید عرضه کند.
چین یکی از بزرگترین بازارهای خودرویی جهان است و بسیاری از خودروسازان بینالمللی در آن رقابت میکنند.
برندهای چینی مانند بیوایدی، نیو، گک و چری رشد قابلتوجهی داشتند و نیسان نتوانست محصولات خود را بهروزرسانی کند تا با آنها رقابت کند.
علاوه بر این، نیسان در همکاری خود با دانگفنگ (شریک چینیاش) دچار مشکلاتی شد که باعث کاهش حضور این برند در بازار چین شد.
در مجموع، از دست دادن سهم بازار در این مناطق که عمدتاً ناشی از توسعه نادرست بود، درآمد نیسان را بهشدت کاهش داد و آن را به سمت بحران مالی سوق داد.
فصل چهارم: آینده نیسان، آیا نجات ممکن است؟
اکنون که کمپانی نیسان در شرایط بحرانی قرار دارد، سوال اصلی این است که آیا این شرکت میتواند از این وضعیت خارج شود یا در مسیر نابودی قرار دارد.
نیسان در سالهای اخیر تلاشهایی برای بازگشت به بازار انجام داده است.
سرمایهگذاری بیشتر در خودروهای برقی، تغییر در مدیریت و ساختار شرکت و تمرکز بر مدلهای پرفروش از جمله این تلاشها است.
با وجود این تلاشها، کمپانی نیسان هنوز با مشکلات بزرگی مواجه است.
برند نیسان در ذهن بسیاری از مشتریان دچار آسیب شده و بازگرداندن اعتماد مشتریان کار سادهای نیست.
رقابت با برندهای قدرتمند جهانی مانند تویوتا، هیوندای، تسلا و فولکسواگن بسیار سخت شده است.
افزایش هزینههای تولید و مشکلات اقتصادی جهانی ممکن است برنامههای نیسان را مختل کند.
نتیجهگیری: آیا نیسان نجات پیدا میکند یا ورشکست میشود؟
سرنوشت نیسان هنوز مشخص نیست. اگر این شرکت بتواند برنامههای خود را بهدرستی اجرا کند، مدلهای باکیفیتتری تولید کند و در بازار خودروهای برقی موفق شود، ممکن است بتواند از بحران خارج شود.
اما اگر روند فعلی ادامه پیدا کند و نیسان نتواند مشکلات خود را برطرف کند، احتمال ورشکستگی و فروختهشدن بخشهایی از شرکت وجود دارد.
نیسان در گذشته نشان داده که توانایی احیا و بازگشت از بحران را دارد، اما این بار چالشهای پیش روی آن بسیار بزرگتر از گذشته است.
تنها زمان مشخص خواهد کرد که آیا نیسان میتواند یک بار دیگر خود را از سقوط نجات دهد یا خیر.