یارانههای انرژی و قیمتگذاری نادرست؛ سد بزرگ توسعه پایدار و بهرهوری
ایران یکی از کشورهایی است که مصرف انرژی سرانهاش از بسیاری کشورهای توسعهیافته بیشتر است، اما کارآمدی و بهرهوری مصرف انرژی در آن پایین بوده و اتلاف منابع بسیار گسترده است. دو سیاست عمده در مرکز این دور باطل قرار دارند: یکی اعطای یارانه بیحساب انرژی و دیگری قیمتگذاری نامتناسب با واقعیت اقتصادی. این سیاستها

ایران یکی از کشورهایی است که مصرف انرژی سرانهاش از بسیاری کشورهای توسعهیافته بیشتر است، اما کارآمدی و بهرهوری مصرف انرژی در آن پایین بوده و اتلاف منابع بسیار گسترده است. دو سیاست عمده در مرکز این دور باطل قرار دارند: یکی اعطای یارانه بیحساب انرژی و دیگری قیمتگذاری نامتناسب با واقعیت اقتصادی. این سیاستها که با نیت حمایت از اقشار آسیبپذیر و تنظیم قیمتهای داخلی وضع شدهاند، اکنون به یک بحران عمیق اقتصادی، زیستمحیطی و حتی امنیتی تبدیل شدهاند؛ بحرانی که نه تنها پایدار نیست، بلکه معیشت و آینده کشور را تهدید میکند.
پرداخت یارانه به انرژی در ایران سابقهای حداقل هفت دههای دارد. دولتها، چه در زمان وفور نفت و چه در دوره تحریم، با انگیزه حمایت از طبقات پایین و کنترل تورم، انرژی را با قیمتی بسیار پایینتر از ارزش واقعی آن عرضه کردهاند. اما واقعیت این است که یارانه انرژی به جای حمایت هدفمند، به دست پرمصرفترین اقشار و صنایع رسیده و سهم اندکی از آن به دهکهای پایین میرسد.
طبق آمار رسمی، ایران سالانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه پنهان انواع انرژی میپردازد؛ رقمی که حتی گاهی از کل درآمد نفتی کشور هم فراتر میرود. این به این معناست که دولت منابع کلان ملی را صرف پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت انرژی میکند؛ منابعی که میتوانست صرف توسعه زیرساخت، آموزش، سلامت و حمایت هدفمند از اقشار آسیبپذیر شود.
در ایران، قیمت انرژی نه متناسب با هزینه تولید و توزیع و نه بر اساس ارزش واقعی و محیطزیستی آن تعیین میشود. برق، گاز، آب و بنزین حتی بعد از اصلاحات قانون هدفمندی یارانهها و افزایش قیمتها در سالهای بعد، همچنان با یارانه سنگین و فاصله زیاد از استاندارد جهانی در اختیار مصرفکننده قرار دارد.
این نظام قیمتگذاری، منطق بازده اقتصادی را از بین برده است؛ چرا که مصرفکننده انگیزهای برای کاهش مصرف ندارد. این مسئله در صنایع انرژیبر به وضوح دیده میشود؛ صنایعی که با انرژی ارزان تولید میکنند و رقابتی غیرواقعی در سطح بینالمللی دارند.
ادامه این شیوه یارانهدهی، کشور را با چند چالش همزمان مواجه کرده است: افزایش کسری بودجه، کاهش سرمایهگذاری در زیرساخت و انرژی پاک، اتلاف منابع، فشار بر محیط زیست و توزیع ناعادلانه ثروت ملی.
کارشناسان پیشنهاداتی برای خروج از این بحران ارائه دادهاند، از جمله هدفمندسازی یارانهها، شفافسازی هزینه و مصرف انرژی، افزایش تدریجی قیمت انرژی تا رسیدن به قیمت تمامشده و اختصاص منابع آزادشده به سرمایهگذاری زیربنایی و توسعه انرژی پاک.
در نهایت، ایران برای پرهیز از سقوط به ورطه بحران انرژی، چارهای جز عبور از سیاستهای کنونی ندارد. باید با شجاعت واقعیت را به مردم گفت، تداوم حمایت را مشروط و منابع عمومی را در راه توسعه کشور هزینه کرد. تجربه کشورهای دیگر باید برای ما آینه عبرت شود تا بتوانیم امنیت، آرامش و رفاه نسل آینده را تضمین کنیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0