رییس جدید، مشکلات قدیمی؛ فدراسیونی که در باتلاق گیر کرده
منتشر شده در 07 مرداد 1404 ساعت 17:33 تغییر رئیس در فدراسیون موتوراسپرت شاید تیتر خوشرنگی باشد، اما وقتی زیرساخت و مدیریت در گل مانده، هیچ مسابقهای به خط پایان نمیرسد. محمدرضا پازندمهر با کسب ۲۸ رای از مجموع ۴۸ رای مأموریت چهارسالهاش را بهعنوان رئیس فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی ایران آغاز کرد. این فدراسیون

منتشر شده در 07 مرداد 1404 ساعت 17:33


تغییر رئیس در فدراسیون موتوراسپرت شاید تیتر خوشرنگی باشد، اما وقتی زیرساخت و مدیریت در گل مانده، هیچ مسابقهای به خط پایان نمیرسد.
محمدرضا پازندمهر با کسب ۲۸ رای از مجموع ۴۸ رای مأموریت چهارسالهاش را بهعنوان رئیس فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی ایران آغاز کرد. این فدراسیون که از اسفند ۱۴۰۳ تحت سرپرستی کوروش صبوریان اداره میشد، حالا در شرایطی به استقبال مدیریت جدید میرود که همچنان گرفتار بحرانهای انباشتهایست: بدهیهای مالی، ضعف ساختاری، مدیریت غیرحرفهای و زنجیرهای از بیاعتمادیها که با مرگ دردناک حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی در پیست آزادی به اوج رسید. پرسش کلیدی اینجاست که آیا صرفاً با تغییر نام رئیس میتوان زخمهای عمیق موتوراسپرت ایران را درمان کرد؟
تغییر پوست یا تغییر محتوا؟
در استانداردهای جهانی، فدراسیونهای موتوراسپرت فقط برگزارکننده مسابقه نیستند؛ آنها متولی ایمنی، آموزش، توسعه زیرساخت، تعامل بینالمللی و پشتیبانی حرفهای از جامعه ورزشکاران و فعالان این حوزهاند. اما در ایران، نه پیستها استانداردند، نه بودجهها شفافاند، نه بدنه کارشناسی مستقل و تخصصی در دل سیستم شکل گرفته. در چنین بستری، تغییر فرد بدون تغییر سازوکار، بیشتر به یک جابهجایی صوری میماند تا اصلاح واقعی.
در این متن بررسی وضعیت این فدراسیون و ساختار آن می پردازیم:
وظایف فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی چیست؟
۱. سازماندهی مسابقات حرفهای:
تنظیم تقویم مسابقات ملی و بینالمللی، صدور مجوز برای رویدادها، نظارت بر رعایت اصول ایمنی و فنی در سطوح FIA/FIM.
۲. آموزش و تربیت منابع انسانی:
راهاندازی آکادمیهای استعدادیابی مثل(Ferrari Driver Academy)، برگزاری دورههای فنی، اعطای لایسنس به رانندهها، داورها و تیمها.
۳. توسعه پایه و استعدادیابی:
همکاری با مدارس و دانشگاهها، حمایت مالی و تجهیزاتی از نوجوانان مستعد، دموکراتیزهکردن دسترسی به امکانات تمرینی.
۴. مقرراتگذاری و ایمنی:
تدوین قوانین برای خودروها، موتورها، پیستها و تجهیزات ایمنی؛ همکاری با نهادهای دولتی برای فرهنگسازی رانندگی ایمن.
۵. دیپلماسی ورزشی:
نمایندگی کشور در مجامع جهانی، لابیگری برای میزبانی رویدادهای جهانی، ساخت برند ملی از دل موتوراسپرت.
۶. تأمین مالی و زیرساخت:
جذب اسپانسر، همکاری با خودروسازان و رسانهها، توسعه پیستهای حرفهای، جذب توریست و درآمدزایی از طریق مسابقات.
وقتی دیگران استاندارد میسازند و ما درجا میزنیم
نمونههایی از فدراسیونهای موفق نشان میدهند که چطور یک نهاد میتواند موتور توسعه یک صنعت باشد:
کشور | نام فدراسیون | ویژگیهای خاص |
بریتانیا | Motorsport UK | آموزش پایه، تنوع پیست، همکاری با تیمهای F1 |
آلمان | DMSB (Deutscher Motor Sport Bund) | ایمنی و مهندسی پیشرفته، پشتیبان DTM و رالی |
ایتالیا | ACI Sport | همکار نزدیک فراری، لامبورگینی و آلفارومئو |
ژاپن | JAF (Japan Automobile Federation) | فرهنگ مسابقهای بالا، نظم در قوانین، مهد دریفت |
آمریکا | USAC / AMA / IMSA / NASCAR | ساختار خصوصیسازیشده، پولساز و پرنفوذ در رسانهها |
چرا فدراسیون ایران از قافله عقب افتاده است؟
زیرساخت ناکافی: نبود پیستهای ایمن و مسیرهای تمرینی حرفهای. |
مدیریت رانتی: ساختارهای انتصابی و غیرفنی در سطوح مدیریتی. |
قطع ارتباط با FIA/FIM: نبود دیپلماسی ورزشی و ناتوانی در تعامل بینالمللی. |
فقدان حمایت مالی مستمر: بودجه ناکافی و بدون سازوکار شفاف. |
بیتوجهی به آموزش، رسانهسازی و تحلیل داده: ناتوانی در ایجاد بدنه حرفهای، فرهنگسازی و پایگاه داده ملی. |
وقتی استانداردها فقط روی کاغذند
در فدراسیونهای حرفهای دنیا، هر پیست، هر لباس، هر کلاه ایمنی، بر پایهٔ دستورالعملهای فنی طراحی میشود. مسئولیت سنگینی وجود دارد: فدراسیون باید به عنوان نهاد ناظر، تضمین کند که همهچیز مطابق با استاندارد باشد. از نحوه ورود خودروها به پیست گرفته تا موقعیت ایستادن عکاسها و خبرنگارها.
در ایران اما، بسیاری از این دستورالعملها یا وجود ندارند یا صرفاً بهعنوان «فرم» پر میشوند. پیستهای بدون حفاظ مناسب، نبود پزشک و اورژانس حرفهای، داوران آموزشندیده، نبود لباس ایمنی مناسب برای رانندگان و حتی ناهماهنگیهای مرگبار در زمان مسابقه، همگی نمونههایی از فاجعهمدیریتی هستند که در نبود سیستم نظارتی قوی، هر روز تکرار میشوند.
آیا این ساختار اصلاً ظرفیت تغییر دارد؟
اینجا جاییست که باید صادق بود: اگرچه تغییر رئیس میتواند فرصتهایی تازه ایجاد کند، اما بدون تغییر ساختار، انتصاب جدید، صرفاً تغییر در ظاهر است. فدراسیون در ایران، همچنان از بودجه کافی محروم است، آموزش ساختارمند ندارد، وابسته به نهادهای بالا دستیست که اغلب از اتومبیلرانی سر درنمیآورند و مهمتر از همه، استقلال رسانهای و فکری ندارد.
رئیس جدید، هر که باشد، باید بداند که پیش رویش یک ویرانه است نه یک کاخ منتظر تعمیر. او باید بداند که بازگرداندن حتی بیست شاخص استانداردی که فدراسیونهای حرفهای دنیا دارند، نیازمند برنامهای چندساله، بودجهی مشخص، تیم تخصصی، و تعامل دائم با FIA و سایر نهادهای بینالمللی است.
وقتی ریشهها پوسیدهاند؛ صورتمسئلهای به قدمت پیست آزادی
حال پازندمهر روی صندلیای نشسته که پیش از او اسمهای زیادی آمد و رفتند، اما هیچ تغییر سازنده و اساسی در ساختار فدراسیون ایجاد نکردند و فاجعهها همچنان تکرار میشوند. مرگ تلخ حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی، گواهی بر ضعف عمیق این فدراسیون است که صرفاً اسم دارد، نه عملکرد.
وقتی حاکمیت نه بودجه لازم میدهد، نه فضای رسانهای و سیاسی برای رشد باز میکند و استانداردسازی را جدی نمیگیرد، نتیجه میشود پیستهایی با کیفیت ۵۰ سال پیش و جوانانی که فرصت تمرین و دیدهشدن ندارند. در این شرایط، تغییر رئیس فقط جابهجایی ظاهری است و کشتی ورزش موتوری ایران همچنان در باتلاق نابسامانی گرفتار است.
تا ریشههای ناکارآمدی اصلاح نشود، جان فعالان این ورزش گروگان خواهد ماند و تغییر چهرهها فقط تکرار تراژدیهای پیشین است.
خواندنی: سفینه فضایی سایپا دیده شد ؛ آواتار با سایپا هم می آید
source
برچسب ها :سایپا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0