از کاخ نیاوران تا اشتوتگارت ؛ داستان مرموز سفارش مرسدس بنز G کلاس برای ارتش ایران
منتشر شده در 29 مهر 1404 ساعت 18:00 در دههی پنجاه خورشیدی، رابطهی ایران و آلمان غربی به یکی از نزدیکترین پیوندهای صنعتی خاورمیانه بدل شده بود. شاه ایران نهتنها یکی از خریداران اصلی فناوری و صنایع آلمان بود، بلکه در حوزهی خودروسازی نیز نقشی پررنگ داشت. آن روزها، خیابانهای تهران پر از مرسدس بنزهایی

منتشر شده در 29 مهر 1404 ساعت 18:00


در دههی پنجاه خورشیدی، رابطهی ایران و آلمان غربی به یکی از نزدیکترین پیوندهای صنعتی خاورمیانه بدل شده بود. شاه ایران نهتنها یکی از خریداران اصلی فناوری و صنایع آلمان بود، بلکه در حوزهی خودروسازی نیز نقشی پررنگ داشت. آن روزها، خیابانهای تهران پر از مرسدس بنزهایی بود که از خطوط تولید اشتوتگارت مستقیماً راهی ایران میشدند؛ از لیموزینهای مخصوص دربار گرفته تا کامیونهای ارتش شاهنشاهی.
به گزارش آخرین خودرو، در میان علاقهمندان خودرو، سالهاست روایتی دهان به دهان نقل میشود: این که محمدرضا شاه پهلوی، در کنار روابط صنعتی گستردهاش با آلمان، بخشی از سهام شرکت مرسدس بنز را نیز در اختیار داشته است. هرچند این ادعا جذاب به نظر میرسد و در خاطرات برخی نزدیکان دربار هم اشاراتی مبهم به آن شده، اما تاکنون هیچ سند رسمی یا مدرک آرشیوی از سوی مرسدس بنز یا دولت آلمان و یا ایران منتشر نشده که چنین مشارکتی را تأیید کند. حتی در آرشیو دیجیتال رسمی مرسدس بنز (M@RS) نیز نامی از ایران یا نهادهای وابسته به دربار در فهرست سهام داران تاریخی دیده نمیشود. البته پس از پیگیریهای فراوان از آرشیوهای مرسدس بنز و واحد کلاسیک، آنها راضی به افشای اطلاعات مربوط به این پرسش نشدند. بنابراین، به نظر میرسد بهتر است این ماجرا تا زمان اعلان عمومی آرشیو و بایگانیهای مربوطه مسکوت باقی بماند.
اما داستان اصلی از جایی شروع میشود که در اواسط دههی ۱۹۷۰ میلادی، دولت ایران بهدنبال خودرویی نظامی برای استفاده در مناطق کوهستانی و مرزی بود. این سفارش، به گفتهی بسیاری از منابع آلمانی، جرقهی اولیهی پروژهای شد که بعدها به تولد یکی از اسطورهای ترین خودروهای تاریخ انجامید: مرسدس بنز G-Class.
همکاری میان دایملر بنز و شرکت Steyr-Daimler-Puch اتریش ،که بعدها بخشی از گروه Magna Steyr شد، در سال ۱۹۷۳ آغاز شد. ایده این بود که خودرویی طراحی شود با دوام بالا، توانایی حرکت در هر نوع زمین، و قابلیت استفاده نظامی. ایران قرار بود نخستین مشتری عمدهی این خودرو باشد، و حتی برخی منابع داخلی شرکت اشاره دارند که بخش قابل توجهی از هزینههای اولیه توسعه پروژه از محل پیشپرداخت ایران تأمین شده بود.
اما سرنوشت مسیر دیگری را نوشت…
انقلاب ۵۷ و سرنوشت یک قرارداد طلایی

سال ۱۳۵۶ شمسی، پروژهی خودروی نظامی مرسدسبنز با همکاری شرکت اتریشی Steyr-Daimler-Puch وارد فاز نهایی آزمایش میشد. نمونههای اولیه با کد داخلی W460 در بیراهههای اتریش و مناطق خشک جنوب اسپانیا تحت آزمایش قرار گرفتند. همزمان در تهران، نمایندگان ارتش شاهنشاهی ایران و وزارت جنگ مذاکراتی نهایی را برای سفارش انبوه این خودرو انجام میدادند. طبق گزارشهای غیررسمی و چند سند باقیمانده از آرشیوهای صنعتی اروپا، ایران قرار بود نخستین خریدار عمدهی این خودرو باشد؛ با سفارشی در حدود۲۰ هزار دستگاه در نسخههای مختلف نظامی و شاسیبلند.
اما سال ۱۳۵۷ همهچیز را تغییر داد

با وقوع انقلاب اسلامی وتغییر نظام پادشاهی، قراردادهای نظامی بزرگ ایران، که شامل تحویل جنگندههای F-14 Tomcat وتکمیل سفارش ایران از آمریکا، تانکهای چیفتن و شیلکا از بریتانیا و شوروی، و همینطور پروژههای مشترک خودرویی با آلمان غربی بود یا لغو شدند یا در میانه راه رها ماندند. نه دولت جدید ایران تمایلی به ادامه این قراردادها داشت و نه طرفهای غربی حاضر بودند روابط نظامی را حفظ کنند.
در میان این پروژهها، یکی از قربانیان خاموش همین خودرویی بود که هنوز در مراحل ابتدایی توسعه به سر میبرد: پروژهی G-Wagen مرسدس بنز.
با خروج ایران از قرارداد، مرسدس بنز و اشتایر ناگهان بدون مشتری اصلی خود باقی ماندند. اما درست در همان زمان، فرصتی غیرمنتظره از راه رسید ارتش آرژانتین، آلمان غربی (Bundeswehr) و سپس ارتش اتریش علاقهمند شدند که این خودروی تازه را جایگزین مدلهای قدیمیتر خود کنند. همین اتفاق باعث شد پروژه نهتنها نجات یابد، بلکه به یکی از موفقترین تولیدات نظامی و بعدها غیرنظامی تاریخ بدل شود.
در سال ۱۹۷۹، مرسدسبنز بالاخره نسخهی نهایی G-Wagen را معرفی کرد. خودرویی که قرار بود با نشان «ارتش شاهنشاهی ایران» وارد پادگانهای کوهستانی غرب کشور شود، حالا با پلاکهای اتریشی و آلمانی در جادههای اروپا به حرکت درآمد.
نقش آرژانتین در سرنوشت G-Class ایران
اما سرنوشت خودروهایی که قرار بود به ایران تحویل داده شوند، مسیر دیگری پیدا کرد. پس از لغو قرارداد با ارتش شاهنشاهی، مرسدسبنز و مگنا اشتایر برای جلوگیری از توقف کامل پروژهی تازهتأسیس G-Wagen تصمیم گرفتند بخشی از همان تولیدات اولیه را به سایر مشتریان نظامی پیشنهاد دهند. در این میان، ارتش آرژانتین نخستین کشوری بود که به صورت عمده سفارش جدیدی برای جیکلاس ثبت کرد. جالب آنکه بسیاری از خودروهایی که در ابتدا برای ایران مونتاژ شده بودند، با تغییرات جزئی در رنگ و تجهیزات، به آرژانتین ارسال شدند. این قرارداد نهتنها پروژه را از ورشکستگی نجات داد، بلکه باعث شد G-Class به تدریج در بازارهای نظامی اروپا و آمریکای جنوبی شناخته شود. بعدها ارتشهای نروژ، آلمان و سوئیس نیز به جمع مشتریان آن پیوستند و مسیر جهانی شدن «نماد قدرت اشتوتگارت» از همانجا آغاز شد.
G-Class های گمشده و ردپای ایران در تولد یک اسطوره
در میان علاقهمندان خودرو و تاریخپژوهان صنعتی، هنوز هم این سؤال مطرح است که آیا حتی یک دستگاه از نسخههای اولیه G-Class به ایران تحویل داده شد یا نه؟
بر اساس بررسیهای انجامشده در آرشیو دیجیتال Mercedes-Benz Classic (M@RS) و گفتوگوهایی که در دهههای بعد با مهندسان بازنشسته اشتوتگارت انجام شده، ظاهراً چند نمونهی آزمایشی پیش از انقلاب به ایران ارسال شده بود تا در شرایط بیابانی و کوهستانی مورد آزمایش قرار گیرد.
این خودروها طبق برخی منابع محلی در اختیار واحدهای لجستیکی ارتش در منطقه شیراز و کرمانشاه قرار گرفته بودند. با این حال، پس از انقلاب و تغییر ساختار ارتش، هیچ مدرک رسمی یا تصویر مستندی از آنها در آرشیوهای نظامی ایران یافت نشده است.
برخی پژوهشگران خودرویی اروپایی معتقدند که این نمونهها بعدها در جریان بازگشت مستشاران خارجی از ایران دوباره به اروپا بازگردانده شدند یا در همانجا از کار افتادند که با توجه به اندک تصاویر و مستندات باقی مانده و تعداد محدودی از خودروهای موجود در کشور، نمیتوان چندان به این ادعا اعتماد کرد.



جالبتر اینکه، بسیاری از ویژگیهای خاص طراحی G-Class. از جمله ارتفاع زیاد شاسی از زمین، طراحی کاملاً زاویهدار بدنه، و قابلیت استفاده در مناطق بیابانی بر اساس دستورالعملهای اولیهای توسعه یافته بود که توسط کمیتهی فنی ایرانی پیشنهاد شده بود. یعنی اگرچه که ایران تیراژ بالایی از این خودرو را دریافت نکرد، اما DNA این خودرو تا ابد رد پای ایران را در خود دارد.
از پروژهی نظامی تا نماد لوکس جهانی
G-Class. پس از آغاز تولید در سال ۱۹۷۹ در کارخانهی گراز اتریش (Graz)، ابتدا صرفاً برای مصارف نظامی ساخته شد. اما در دههی ۸۰ میلادی، مرسدس تصمیم گرفت نسخهی غیرنظامی آن را نیز برای بازار عمومی عرضه کند. نتیجه، تولد یکی از خاصترین و ماندگارترین محصولات تاریخ مرسدس بنز بود خودرویی که از بیابانهای ایران الهام گرفته بود، اما در پارکینگهای شیک موناکو و زوریخ جا خوش کرد.
در دهههای بعد، G-Class. از یک خودروی نظامی ساده به نماد قدرت و تجمل تبدیل شد. مدلهای G500 و G63 AMG، محبوب سیاستمداران، چهرههای هنری و حتی خانوادههای سلطنتی شدند. اما در عمق تاریخ این خودرو، هنوز نام ایران بهعنوان نخستین جرقهزنندهی پروژه، جایی میان خطوط خاکستری بایگانی مرسدسبنز باقی مانده است و بههمین جهت به تازگی برخی از علاقهمندان صنعت خودرو در کشورمان لقب شهیاد را به این خودرو دادهاند، لقبی زیبا و شایسته که میتواند با نهادینه شدن در میان مردم و علاقهمندان صنعت خودرو ریشههای تاریخی این خودرو را به گوش بسیاری برساند.
نتیجهگیری یک رویایی ناتمام:
داستان مرسدسبنز G-Class و ایران شاید یکی از جذابترین نمونههای “اگرها” در تاریخ خودروسازی باشد. اگر انقلاب رخ نمیداد، شاید امروز در کنار ارتش آلمان و اتریش، نیروهای نظامی ایران نیز دهها هزار دستگاه G-Class. در اختیار داشتند. شاید حتی کارخانهای برای مونتاژ آن در ایران تأسیس میشد و مسیر صنعت خودروی کشور را برای همیشه تغییر میداد. اما تاریخ راه دیگری رفت.
با این حال، واقعیتی که باقی مانده، این است که یکی از افسانهایترین خودروهای جهان، ریشههایی ایرانی دارد، نه در پلاک و شناسنامه، بلکه در الهامی که از سرزمین ما برای تولدش گرفته شد.
source
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0