آغاز قرن بیستم با گسترش تکنولوژی پیشرانههای احتراق داخلی همراه شد، اما این پیشرانهها هنوز در ابتدای مسیر رشد خود قرار داشتند و از نظر توان و گشتاور، خروجی درخوری به خودروسازان ارائه نمیکردند. تنها راه ارتقای توان فنی این پیشرانهها افزایش خیرهکننده حجم موتور بود که طبیعتا با افزایش قابل توجه وزن و ابعاد آنها همراه شد و استفاده از آنها جز در صنعت هوایی توجیه منطقی به همراه نداشت.
در پایان جنگ جهانی اول تا ابتدای دهه ۱۹۳۰ میلادی، استفاده از پیشرانههای هواپیماهای نظامی بازنشسته در خودروهای سواری مسابقهای به پدیدهای رایج بدل شد که این دوره را با نام Aero-Engine Cars میشناسیم. اما این دست خودروها نهتنها در تیراژ بسیار محدود به تولید رسیدند، بلکه قابلیت استفاده روزمره نداشتند.
خودروهایی نسبتا معاصر با ذهنیتی مشابه و در نمونههای ملموستر با قابلیت رانندگی روزمره طراحی و ساخته شدهاند. این ماشینهای خاص از عجیب ترین پیشرانه ها استفاده میکنند.
خودرو توربینی کرایسلر
خودرو توربینی کرایسلر (Chrysler Turbine Car) یک پروژه مفهمومی (کانسپت/Concept) در ابتدای دهه ۱۹۶۰ میلادی بود که تحت تاثیر عصر فضا و اولین اقدام رسمی بشر برای خروج از جو زمین طراحی شد. طراحی ظاهری خودرو، کار موسسه طراحی کاروتزریا گیا در کشور ایتالیا بود و همانطور که از نامش برمیآید از یک موتور جت به طراحی شرکت کرایسلر با نام A-831 بهره میگرفت. این موتور جت میتوانست با طیف گستردهای از مواد سوختنی نظیر گازوئیل، بنزین بدون سرب، روغن گیاهی، مشروبات الکلی، پارافین و سوخت جت JP-4 کار کند.
تعداد محدود ۵۵ دستگاه از این خودرو بین سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۴ به تولید رسید و در مسافت بیش از ۱.۶ میلیون کیلومتر در ایالات مختلف کشور آمریکا تست شد و قادر به تولید قدرت ناچیز ۱۳۰ اسب بخار و گشتاور خیرهکننده فراتر از ۵۸۰ نیوتن.متر بود. با وجود ویژگیهای مثبت نظیر استارت راحت، رسیدگی و نگهداری کم، کارکرد بسیار نرم و دوام بسیار زیاد، به دلیل شتاب اولیه نامناسب (۰ تا ۱۰۰ در ۱۲ ثانیه)، صدای بسیار زیاد، هزینه تولید بسیار زیاد موتور، مصرف سوخت بالا، عدم هماهنگی با استانداردهای آلایندگی و همچنین پیشرفت تکنولوژی پیشرانههای احتراق داخلی پیستونی، این پروژه متوقف شد.
بلستولن اسپشال
خودرو دستساز بلستولن (Blastolen) مدل اسپشال (Special) معروف به تانک، در سال ۲۰۰۱ از سوی یک هنرمند صنعتی به نام رندی گراب و پیرامون پیشرانه ۲۹.۳ لیتری V12 شرکت کانتیننتال با نام AV1790، به کار رفته در تانکهای T30 و M103 با بدنه آلومینیومی ساخته شد. این خودرو بهصورت استاندارد ۸۱۰ اسب بخار و ۲۱۲۰ نیوتن.متر گشتاور تولید میکرد.
اما پس از آنکه کمدین و کلکسیونر معروف، جی لنو (Jay Leno) در سال ۲۰۰۳ آن را خریداری کرد، بهبودهای فنی بسیاری انجام داد تا از میزان مصرف سوخت آن بکاهد و شرایط رانندگی در خیابان را بهتر کند. یکی از مهمترین این اقدامات استفاده از گیربکس اتوماتیک ۶ سرعت Alisson 1000 و نصب دو توربوشارژر از سوی شرکت مهندسی بسیار مشهور گیل بنکس (Gale Banks) بود. نتیجه کار خودرویی به وزن ۴۳۰۰ کیلوگرم با توان ۱۶۰۰ اسب بخار و گشتاور غیر قابل باور ۴۱۰۰ نیوتون.متر است. این خودرو بعدها الهامبخش طراحی و ساخت یک نمونه دوم به نام بلستولن ایندی اسپشال شد که ظاهرش را از خودروهای مسابقات ایندی (Indy) الهام گرفته بود.
جنرال موتورز اکو جت کانسپت
خودرو EcoJet ساخت سال ۲۰۰۶، پروژه مشترک جی لنو و شرکت جنرال موتورز برای طراحی و تولید یک خودرو منحصربهفرد مجهز به موتور جت با قابلیت رانندگی روزمره بود. موتور جت منتخب نمونه LTS101، یک موتور هلیکوپتر به طراحی شرکت لیکامینگ و هانیوِل آمریکا به توان ۶۵۰ اسب بخار و گشتاور ۷۹۰ نیوتون.متر بود که به کمک گیربکس اتوماتیک ۴ سرعت ترنساکسل شورولت کوروت C5، چرخهای عقب خودرو را به حرکت در میآورد. سوخت این موتور جت از نوع بایودیزل (روغن گیاهی تصفیهشده) است و ضمن پاک بودن، به هنگام روشن بودن نیز بوی سیب زمینی سرخکرده میدهد.
شاسی خودرو از جنس آلومینیوم و اجزای بدنه از متریال ترکیبی فیبر کربن ساخته شده است. طراحی خودرو در ساختار سوپر اسپرت کوپه و با همکاری تعداد قابل توجهی از بخشهای مهندسی زیرمجموعه شرکت جنرال موتورز انجام گرفت. اطلاعات تکمیل و دقیق از مشخصات و قابلیتهای رفتاری اکوجت در دسترس نیست، اما این خودرو با تجهیز به نمایشگر لمسی دیجیتال با نرمافزار مایکروسافت ویندوز ویستا و امکانات رفاهی متعدد، قابلیت استفاده روزمره را دارد و همچنان در کلکسیون شخصی جی لنو نگهداری میشود.
میتیر اینترسپتر
خودرو فورد کراون ویکتوریا (Crown Victoria) یکی از سدانهای سایر متوسط محبوب آمریکایی است که در تیراژ انبوه ویژه واحدهای مختلف پلیس ملی ایالات متحده آمریکا به تولید رسید و با نام انحصاری اینترسپتر (Interceptor) شناخته میشود.
یک سوئدی علاقهمند به صنعت خودرو به نام دنیل وارنر، در سال ۲۰۱۹ و پس از دستیابی به یک پیشرانه سالم تانک از ساختههای شرکت رولزرویس با نام میتیر (Meteor/نسخه زمینی پیشرانه رولزرویس مرلین برای صنعت هوایی)، اقدام به خرید یک فورد کراون ویکتورویا بازنشسته مدل ۲۰۰۶ پلیس آمریکا کرد تا این موتور را روی آن نصب کند. این پیشرانه ۲۷ لیتری V12 بهصورت استاندارد (در نسخه زمینی ویژه تانک) برابر با ۶۵۰ اسب بخار قدرت و ۱۹۶۵ نیوتون.متر گشتاور تولید میکرد که برای دنیل به هیچ عنوان کافی نبود. نسخه هوایی همین پیشرانه با نام مرلین (Merlin) توانی برابر با ۲۰۰۰ اسب بخار داشت. اما هدف دنیل دستیابی به قدرت ۲۵۰۰ اسب بخار و ۵۲۰۰ نیوتون.متر گشتاور با کمک گرفتن از دو توربوشارژر بسیار بزرگ بورگ وارنر S500SX بود.
این طرح بسیار پرچالش و بلندپروازانه، بارها به بنبست خورد، اما در نهایت این خودرو با نصب رولکیج ایمنی، شیشه جلو ضدگلوله از جنس پلی کربنات، محورها، سیستم ترمز و سیتسم جرقه انحصاری، در سال ۲۰۲۲ برای اولین بار به حرکت درآمد. دنیل مدعی است که میتیر اینترسپتر بهسادگی آب خوردن از مرز ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت عبور خواهد کرد، اما او قصد ندارد با این خودرو نمایشی منحصربهفرد اقدام به ثبت رکورد سرعت کند.
موناکو-تراسی گران پری ۱۹۳۵
بدون تردید یکی از عجایب صنعت خودروسازی دوران Aero-Engine Car (خودروهای دارای پیشرانه هواپیما)، خودرو مسابقهای دستساز و منحصر به فرد Monaco-Trossi Grand Prix مدل ۱۹۳۵ میلادی است. این خودرو حاصل ترکیب مغز دو مهندس به نامهای آگوستو موناکو و کارلو تراسی از اعضای تیم مسابقهای شرکت آلفا رومئو است. البته پیشرانه این خودرو متعلق به هیچ هواپیمایی نبود، اما در عوض، طراحی این پیشرانه منحصربهفرد و دارای مهندسی عجیب و غریب از پیشرانههای رادیال (Radial/ستارهای) صنعت هوانوردی الهام گرفته شده بود.
این پیشرانه عجیب از نوع رادیال ۸ سیلندر دو ردیف، در مجموع ۱۶ سیلندر به حجم ۳۹۸۲ سیسی (۴ لیتر) از نوع هواخنک دوزمانه با محفظه احتراق و سرسیلندر مشترک میان پیستونهای جفت بود. هیچ یک از ویژگیهای بیانشده این پیشرانه تاکنون بهصورت همزمان در هیچ موتور رادیال دیگری به اجرا درنیامده است. با توجه به ابعاد بسیار جمع و جور و وزن بسیار کم، این پیشرانه به کمک دو کاربراتور زنیث (Zenith) و دو سوپرشارژر زولر (Zoller) M160 قادر به تولید ۲۵۰ اسب بخار قدرت بود و توانست خودرو بسیار سبک ۷۱۰ کیلوگرمی را به سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت برساند. اعداد و ارقامی که برای دهه ۱۹۳۰ میلادی به واقع خیرهکننده بود. از آن عجیبتر آن که پیشرانه این خودرو مستقیما به گیربکس ترنساکسل و سپس به چرخهای جلو متصل شده بود. درنتیجه موناکو-تراسی گران پری یک خودرو مسابقهای عجیب و غریب با مهندسی منحصر به فرد در ساختار متحرک جلو به حساب میآمد.
در تستهای انجامشده، پیشرانه تمایل زیادی به داغ کردن و ذوب کردن شمعها داشت. همچنین تقسیم وزن بسیار بد (۷۵ درصد جلو/۲۵ درصد عقب) منجر به بیش فرمانی بسیار شدید و بروز رفتارهای بسیار خطرناک و غیر قابل پیشبینی شد. اگرچه این خودرو در صدر لیست ردهبندی مسابقه گران پری سال ۱۹۳۵ مونتزا ایستاد، اما بنا به دلایل ایمنی هرگز مسابقه نداد. پس از فوت تراسی در سال ۱۹۴۹، این خودرو از سوی همسر وی به موزه اتومبیل شهر تورین ایتالیا تقدیم شد.
پلیموث پیکاپ ۱۹۳۹
پیشرانههای رادیال به دوام بسیار بالا، گشتاور خیرهکننده و کارکرد بسیار نرم مشهور هستند. اما در عین حال ابعاد و طراحی فیزیکی محدودکننده، بهکارگیری آنها را در خودروها بسیار دشوار میسازد. این مهم اما مانع آدام کورنز ۲۷ ساله و برادرش اریک نشد. با تملک خانوادگی یک واحد صنفی اوراقی از سال ۱۹۵۹، خانواده کورنز همواره عاشق بازسازی و خلق پروژههای عجیب و غریب در صنعت خودرو بودند.
با توجه به علاقه وافر آدام به صنعت هوانوردی، پروژه وانت پلیموث مدل ۱۹۳۹ که پدرش ۳۰ سال پیش به عنوان یک خودرو اوراقی خریداری کرده بود، همزمان با خرید یک دستگاه پیشرانه رادیال جیکوب R-755، آغاز شد. این پیشرانه رادیال ۷ سیلندر به حجم ۱۲.۴ لیتر به قدرت ۳۵۰ اسب بخار، در بدنه بازسازیشده با استیل ضدزنگ (کرومیوم استیل) پلیموث پیکاپ مدل ۱۹۳۹ جا خوش کرد و به روش مهندسی سنتی به یک گیربکس توربو ۴۰۰ جنرال موتورز متصل شد. بدین ترتیب پلیموث پیکاپ را میتوان در فهرست خودروهای خاص با عجیب ترین پیشرانه ها قرار داد.
از طراحی نمای بیرونی شکلگرفته با ۱۰۰۰ عدد پرچ فولادی و سیستم روشنایی هواپیمای واقعی تا ادوات کنترلی و مجموعه نشانگرهای روی کلاستر و صندلیها، همگی مستقیما از صنعت هوانوردی قرض گرفته شده است. حتی با وجود قابلیت استارت پیشرانه به روش مدرن (استارت الکتریکی)، خودرو طراحیشده توسط خانواده کورنز به روش سنتی با خشاب گلولههای مشقی گیج ۱۲ (گلوله شاتگان) استارت میخورد تا این وانت منحصر به فرد ترکیبی از علوم صنعتی و ذوق هنری باشد.
جیپ هاریکین کانسپت
شرکت تاریخی جیپ (Jeep) از زیرمجموعههای قدیمی شرکت کرایسلر آمریکا، همواره بهعنوان پیشگام و بنیانگذار دنیای آفرود و خودروهای دودیفرانسیل تاریخ شناخته میشود. همچنین این برند به طراحی و تولید خودروهای مفهومی توانمند و مخصوصا آفرودهای سنگین شهرت دارد.
خودرو مفهومی هاریکین (Hurricane/به معنای طوفان و گردباد) به طراحی سال ۲۰۰۵، بدون تردید یکی از عجایب صنعت خودروسازی قرن حاضر به شمار میآید. این مدل مفهومی عجیب و غریب از دو پیشرانه V8 همی (HEMI) به حجم ۵.۷ لیتر بهره میگیرد که یکی بر روی محور جلو و دیگری بر روی محور عقب سوار شده است. این ستاپ ۱۱.۴ لیتری V16، برابر با ۶۷۰ اسب بخار قدرت و بیش از ۱۰۰۰ نیوتن.متر گشتاور تولید میکند و به کمک گیربکس ۵ سرعت اتوماتیک، نیرو را به هر ۴ دیفرانسیل انحصاری خودرو (یک دیفرانسیل به ازای هر چرخ) منتقل میکند. با وجود وزن تقریبی ۱.۸ تن، این خودرو عظیم آفرودی میتواند در ۴.۹ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد. این سیستم، یکی از عجیب ترین پیشرانه ها برای خودرو است.
نوآوری و عجایب این خودرو به همین موارد ختم نمیشود. عجیبترین بخش مهندسی جیپ هاریکین، استفاده از ۴ دیفرانسیل مجزا بهمنظور اجرای قابلیت فرمانپذیری مستقل هر ۴ چرخ برای اجرای حرکت مستقل چرخها بهصورت خرچنگی و دور زدن درجا است. در نتیجه این خودرو میتواند بدون یک میلیمتر جابجایی، بهصورت درجا دور ۳۶۰ درجه بزند.
ام تیام TT بایموتو
آئودی TT، کوپه/کانورتیبل محبوب برند آئودی است که از ابتدای قرن ۲۱ روانه بازار جهان شد و با طراحی جذاب و ستاپ فنی مناسب، بسیاری را عاشق خود کرد. شرکت مهندسی آلمانی MTM (موتورِن تکنیکا مایر) از سوی رولند مایر در سال ۱۹۹۰ تاسیس شد و در فرایند طراحی پیشرانه ۵ سیلندر خطی (I5) به شرکت آئودی کمک کرد. از آن پس این شرکت به تیونینگ و طراحی ستاپهای فنی قدرتمند برای محصولات برندهای اروپایی نظیر آئودی، فولکس واگن، پورشه، بنتلی، اشکودا، سئات، فراری و لامبورگینی پرداخت.
یکی از دستاوردهای شرکت MTM در سالهای پس از ۲۰۰۰، ارائه یک نسخه تقویتشده از آئودی TT تحت عنوان TT بایموتو (TT Bimoto/به معنای TT دو موتور) بود. این پروژه با نصب یک نمونه مشابه از موتور ۱.۸ لیتری و گیربکس ۶ سرعت آئودی TT بر محور عقب شکل گرفت. با این تفاوت که هر دو پیشرانه جلو و عقب، تا جای ممکن تقویت شده بودند و از سیستم پرخوران توربو بهره میگرفتند و هر یک توان تولید ۵۰۰ اسب بخار قدرت را داشتند. توجه داشته باشید که مجموع قدرت ۱۰۰۰ اسب بخاری این هیولای ریزنقش زمانی حاصل شد که توان ۱۰۰۰ اسب بخار تنها در اختیار بوگاتی ویرون بود.
در تستهای انجام شده MTM TT Bimoto توانست در ۳.۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت و سپس به سرعت نهایی ۳۹۳ کیلومتر در ساعت دست یابد. در نتیجه این خودرو تیراژ محدود در شتابگیری تنها ۰.۱ ثانیه از مکلارن F1 ضعیفتر و در حداکثر سرعت تنها چند کیلومتر بر ساعت از بوگاتی ویرون کندتر بود. یکی از مهمترین برگهای برنده این خودرو، تولید در تیراژ محدود و پیوسته و در تیپهای قدرتی متنوع بود که دست خریداران را برای انتخاب باز میگذاشت.
نویسنده: شهاب انیسی
source
کلاس یوس