منتشر شده در 03 تیر 1403 ساعت 14:00
باجاج دومینار ۴۰۰ با الهام از دوک ۳۹۰ ساخته شد. حتی انجین این موتورسیکلت متعلق به KTM Duke 390 بود، اما باجاج دو شمع دیگر هم به آن اضافه کرد و اجزای داخلی انجین را کمی تغییر داد. نتیجه نهایی موتوری سنگین و کمتوانتر اما کاربردی از Duke 390 بود. بدین ترتیب، یک موتورسیکلت ۴۰۰ سیسی فوقالعاده مقرونبهصرفه به وجود آمد که زمینهساز ژانر کاملا جدیدی به نام تورینگ اسپرت شد.
بااینحال، دومینار ۴۰۰ فروش زیادی در بازار هند و سایر کشورها نداشت و به همین دلیل باجاج (Bajaj) تصمیم گرفت سیستم تعلیق بهتر، سواری راحتتر و رنگ جدید به آن اضافه کند. همچنین شاهد افزایش قدرت انجین آن بودیم. اما باز هم، افراد زیادی آن را خریداری نکردند. بنابراین، حالا سری دومینار در حال ارائه مدلهای مقرونبهصرفه تر است. دومینار ۲۵۰ سیسی جدید که در کنار مدل ۴۰۰ عرضه خواهد شد، میتواند فروش بهتری برای این سری از محصولات باجاج ایجاد کند.
ایده اصلی سازندگان دومینار ۲۵۰ در اینجا، رفتن به سراغ مشتریانی است که قصد ارتقاء موتورسیکلت خود را دارند. اساساً موتورسوارانی که دیگر از موتورهای ۱۲۵ و ۱۵۰ خسته شدهاند و اکنون به دنبال رفتن به سوی موتورهای سنگینتر هستند، میتوانند دومینار ۲۵۰ را انتخاب کنند.باجاج معتقد است در حالی که مدل ۴۰۰ سی سی ممکن است برای این گروه از مشتریان کمی ترسناک به نظر برسد، مدل ۲۵۰ سی سی با قدرت قابل کنترلتر، باعث وسوسه شدن آنها میشود.
بررسی طراحی دومینار ۲۵۰
طراحی مدل ۲۵۰ مطمئناً توجهها را درست شبیه مدل ۴۰۰ به خود جلب میکند. اما این قابل پیشبینی بود، چراکه این دو موتور از چراغهای جلو و عقب گرفته تا تمام پنلهای بدنه کاملاً یکسان هستند و تنها شاید رنگبندی آنها کمی متفاوت باشد.
مدل D250 از نظر ابعاد نیز با مدل ۴۰۰ یکسان است; طول، عرض، ارتفاع، فاصله بین دو محور و حتی فاصله کف تا زمین برای هر دو موتور کاملا برابر است. در مجموع به این موتور هندی ابهت خوبی دارد و طراحی آن نسبتا متین و در عین حال خشن و قاطع به نظر میرسد.
بررسی مشخصات فنی
اما در بخش فنی تفاوتهای ظریفی بین این دو برادر وجود دارد. اگرچه مدل ۲۵۰ شاسی خود را از مدل ۴۰۰ قرض گرفته است، اما از لاستیکهای باریکتر در جلو و عقب استفاده میکند. همچنین دارای دوشاخ جلو نازکتر است و دیسک جلو نیز اکنون قطر کمتری دارد. بزرگترین تفاوت این دو نیز در بحث انجین نهفته است. موتور تک سیلندر 248.7 سیسی خنک شونده با مایع از KTM Duke 250 قرض گرفته شده است. حداکثر توان انجین دومینار ۲۵۰ تقریباً ۲۷ اسب بخار و حداکثر گشتاور ۲۳ نیوتن متر تولید میکند که در حدود 6500 دور در دقیقه به دست میآید که هر دوی این ارقام از Duke پایینتر هستند. موتور با یک گیربکس شش سرعته جفت میشود و دارای کلاچ لغزنده است.
بخش فنی پالس دومینار ۲۵۰ شامل یک فریم فولادی برای شاسی; دوشاخ جلو وارونه ۳۷ میلیمتری و مونوشاک عقب قابل تنظیم است. ترمزهای تک دیسک با ABS دو کاناله نیز در این موتورسیکلت به خدمت گرفته شده است. در مورد تجهیزات، فناوری LEDکامل برای چراغ جلو تا راهنماها و چراغ عقب وجود دارد. صفحه کیلومترشمار دیجیتال نیز با سرعتسنج، دورسنج، ساعت و دو مسافتسنج عرضه شده است. همچنین برخی چراغهای هشداردهنده روی باک بنزین دیده میشود.
اما در دنیای امروز، زمانی که اکثر تولیدکنندگان موتورسیکلت مواردی مثل قابلیت اتصال بلوتوث، ناوبری ماهوارهای و یک کامپیوتر سفری را ارائه میدهند که اطلاعاتی مانند میانگین مصرف بنزین، سرعت و زمان صرف شده را نشان میدهد، به نظر میرسد صفحه کیلومتر دومینار ۲۵۰ در گذشته گیر کرده و حتی یک نشانگر دنده هم ندارد. همچنین دومینار میتواند از یک شیشه جلو موثرتر هم استفاده کند. شیشه فعلی حتی در سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت هم نمیتواند باد را مهار کند، که برای یک موتورسیکلت تورینگ اصلا مناسب نیست.
بررسی سواری دومینار ۲۵۰
شاید ظاهر موتورسیکلت دومینار ۲۵۰ نشان ندهد، اما سواری با آن به طرز شگفتانگیزی آسان است. کلاچ بسیار نرم و سبکی دارد، دریچه گاز آن روان عمل میکند و دارای موقعیت رانندگی مناسبی است. فرمان کمی پهن احساس میشود اما دسترسی به آن آسان است. جاپاییها کمی عقب هستند و ارتفاع 800 میلیمتری زین راننده، به هر کسی که قدش بیش از ۱۷۰ سانتیمتر باشد اجازه میدهد تا هر دو پا را محکم روی زمین قرار دهد.
پهنای زین بزرگ و جنس آن نرم است. و با توجه به شکل باک و طراحی جاپایی ها، سواری گرفتن از موتورسیکلت، به خصوص هنگام رانندگی پرشتاب، آسان و دلنشین حس میشود. با وجود تمام صحبتها در مورد وزن زیاد دومینار، هندلینگ آن مناسب به نظر میرسد. درست است که هنوز مانند بعضی رقبا تغییر جهت نمیدهد، اما احساس تنبلی یا دشواری هم نمیکند. شما فرمان را میچرخانید و هیچ تاخیر آزاردهنده و هیچ نوع سرگردانی یا بدفرمانی که از یک موتورسیکلت سنگین و بلند انتظار میرود، وجود ندارد.
با این حال، در سطح شهر، نمیتواند خیلی تندوتیز تغییر جهت بدهد و اصطلاحا لایی بکشد. شما باید حرکات خود را برنامهریزی کنید و یکباره کاری انجام ندهید. در همین حال، قدرت ترمزها برای عملکردی که دومینار ۲۵۰ ارائه میدهد تقریباً مناسب هستند. این ترمزها در سرعتهای پایین به خوبی کار میکنند اما در سرعتهای بالاتر، به نظر میرسد که قدرت لازم برای توقف سریع موتورسیکلت را ندارند. درنتیجه، شما باید آنها را به شدت فشار دهید که میتواند باعث درد در مچ دست شما شود. در مورد کیفیت سواری، نه آنقدر خشن است که باعث لرزش بازو یا کمر درد شما شود و نه آنقدر نرم است که روی هر ناهمواری، برآمدگی یا چالهای که با آن مواجه میشود، ضربات را در خود جذب کند.
در همین حال، انجین عملکرد نرم و پر گشتاوری دارد. البته زیر 5000 دور در دقیقه اثری از قدرت زیاد انجین نیست اما فراتر از آن، دومینار ۲۵۰ به یک موتورسیکلت مشتاق و پر دور تبدیل میشود که هم برای سواری لذتبخش است و هم برای سرعت و شتاب بالا. به علاوه، صدای موتور آنقدر دلنشین است که زیاد کردن دور موتور را دوست داشته باشید. تعویض دندهها نیز قابل قبول است و اگر نگران لرزش هستید، خبر خوب این است که لرزش زیادی وجود ندارد. کمی لرزش در فرمان وجود دارد اما به قدری نیست که شما را از موتورسیکلت دلزده کند.
نتیجهگیری
دومینار ۲۵۰ یک موتورسیکلت بسیار دوستداشتنی است اما به صفحه کیلومتر مدرن و طلق شیشهای جلوی بهتر برای انحراف باد نیاز دارد. همچنین میتوانست سبکتر باشد و ترمزها هم میتوانستند کمی قدرت بیشتری داشته باشند. اما در کل، به عنوان یک موتورسیکلت برای رانندگی روزمره و شاید حتی یک سفر کوتاه آخر هفته، دومینار ۲۵۰ کاملاً مناسب به نظر میرسد. زین تقریبا راحت بوده و سواری با این موتور آسان است، تعلیق نرمی دارد و هندلینگ آن نیز به طور مناسب انجام میشود. به علاوه ظاهر نسبتا جذابی هم دارد که به درد خودنمایی هم میخورد.
source