به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید علی قمی برادر روحانی شهید حاج ولی الله قمی و شهید حسن قمی، عموی شهید وحید قمی و فرزند بانوی شهید منور کفائی زاده است. شهید حسن قمی در سن 31 سالگی در سمت فرماندهی سپاه بوکان در سال 1359 در آن شهر به شهادت رسید. ولی الله قمی در عملیات مرصاد بدست منافقین به فیض شهادت نایل شد. فرزند ارشد شهید حسن قمی، شهید وحید قمی است که در سن 16 سالگی در عملیات والفجر 3 در پادگان حاج عمران عراق به شهادت رسید.

بعد از به شهادت رسیدن حسن، علی دومین شهید خانواده است. او در همان ماه های ابتدایی جنگ تحمیلی در عملیات هایی که تلاش برای شکستن محاصره آبادان بود شهید شد. اما داشتان شهادت در خانواده او تازه آغاز شده بود و بعد از علی سه نفر دیگر نیز به شهادت رسیدند. فعالیت های انقلابی علی زبانزد عام و خاص بود.

شهید علی قمی فرزند حسین در سال 1335 در خانواده مذهبی در مامازند ورامین چشم به جهان گشود. پدرش به شیخ حسن معروف بود و به امر کشاورزی اشتغال داشت. على دوران ابتدائی را در تنها مدرسه مامازند گذراند و دوره دبیرستان را در پلشت ادامه داد. از همان موقع بود که احساس کرد باید به نحوی در مرتفع کردن مشکلات زندگی که بر دوش پدرش سنگینی داشت کمک کند. به همین دلیل همراه با درس و تحصیل به امر کشاورزی پرداخت.

 پس از دوره دبیرستان به استخدام دانشگاه ابوریحان در آمده و مشغول بکار شد. او بخاطر ارتباط مستمر با روحانیت مبارز در خط امام با مسائل و مشکلات مردم محروم و مستضعف ایران آشنا و برظلمی که بر ملت مسلمان این مرز و بوم روا میشد واقف بود. در محیط دانشگاه نیز بر اطلاعات و تعهدش افزوده شد تا اینکه در سال 1356 که مبارزات انقلابی مردم به امامت حضرت امام خمینی کم کم به ثمر می نشست، علی قمی هم به صف مبارزات وارد شد. از افراد پیشتاز در اعتصابات دانشگاه ابوریحان بود و در راهپیمایی هایی که در محل برپا میشد و یا در تهران اعلام میشد شرکت می کرد.

دفاع مقدس , شهدای دفاع مقدس ,





در این رابطه همه کسانی که در جلسات سیاسی و مذهبی و راهپیمائی مامازند شرکت داشتند بخوبی بیاد دارند در یک شب سرد زمستانی در ماه محرم وقتی مسجد جامع امیرالمومنین مامازند که مرکز فعالیتهای سیاسی آنروز منطقه شده بود توسط حدود 100 نفر از ژاندارم های مسلح شاه مورد حمله قرار گرفتند او تنها فردی بود که با چوبدستی و با کمال شجاعت و خونسردی و با فریاد الله اکبر خود جلو درب مسجد را گرفته و با نظامیان که قصد ورود به مسجد را داشته به نبرد پرداخت و مانع ورود آنها شده و بدیگران شهامت بیشتری در مقابله با آنان داد.

خانه او در مامازند به مرکزی جهت تهیه و توزیع و نگهداری اعلامیه ها و نشریات و اطلاعیه ها و عکس های حضرت امام مبدل شده بود. بی وقفه مسائل انقلاب و انقلابیون را دنبال و همراهی می کرد، مبلغی از درآمدهای خود را به این امور اختصاص داده و در اکثر فعالیتهای ویژه مرسوم در آنروزها شرکت می کرد. شکوفائی نهضت در 22 بهمن 57 را حیات دوباره اسلام می دانست. پس از پیروزی انقلاب در کارهای گروهی و سازندگی جامعه پیش قدم بود و در خدمت محرومان و مستضعفان کار می کرد.

مجاهدت از کردستان تا مرصاد؛ روایت طلبه مبارزی که پنجمین شهید خانواده شد

تا اینکه دشمنان و ضد انقلاب غائله کردستان را بوجود آوردند. علی با وجود تلاش فراوان بدلیل اینکه تمام برادرانش قبل از او به کردستان اعزام شده بودند نتوانست در آن جهاد شرکت کند. تا اینکه در هفدهم شهریورماه سال 59 در حالیکه خاطره کشتار بی شرمانه افراد گارد شاهنشاهی را در ذهنش دوره می کرد، با شگفتی و تعجب خبر شهادت برادر بزرگش، «حسن قمی»، فرمانده پیش مرگان کرد مسلمان بوکان را که از دانشگاه ابوریحان مامور به سپاه پاسداران شده بود، شنید.

هنوز مراسم شهادت برادرش که اولین شهید منطقه بود تمام نشده که صدای انفجاراتی در مراکزی از تهران شنیده شد. از طریق رادیو اعلان جنگ رژیم بعث عراق را شنید. علی عزم خود را جزم کرد و قبل از مراسم اربعین شهادت، از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلام و پایگاه مالک اشتر تهران عازم جبهه های جنوب شد.

آبادان به دست رژیم بعث عراق محاصره شده بود و زیر آتش و دود و گلوله مانده بود. علی پس از سه ماه تلاش و نبرد بی وقفه و پاسداری از اسلام،  در شب بیستم دی ماه 1359 یعنی چهار ماه پس از شهادت برادرش حسن در یک عملیات شبیخون در ذو الفقاریه آبادان به شهادت رسید. او در سن 24 سالگی چهارماه پس از شروع جنگ تحمیلی در هنگام حصر آبادان در آن شهر با اصابت گلوله از ناحیه گلو و حنجره شهید شد.

انتهای پیام/

source

viraje.ir

توسط viraje.ir