Wp Header Logo 240.png

اگر به عنوان رهبر یک سازمان می خواهید بدانید که چطور کسب و کارتان پیشرفت می کند، ما را در این نوشته همراهی کنید! در رقابت های تنگاتنگ بازاریان، حفظ و بقای کسب و کار یا سازمان مورد نظر می تواند دارای مسیر شغلی دشوار، پیچیده و پر فراز نشیب باشد. باید بدانید که چیزی که باعث رشد و حفظ سازمان می شود، اصلی به نام یادگیری است! بنابراین سازمان یادگیرنده، می تواند رشد و پیشرفت بیشتری نسبت به دیگر رقبای خود داشته باشد. ما در این مقاله به توضیح این مفهوم جالب و چالش برانگیز خواهیم پرداخت.

تاریخچه سازمان یادگیرنده

سازمان یادگیرنده

برای اولین بار کسی که به این مفهوم اشاره کرد پیتر سنگه بود. پیتر سنگه یک دانشمند و محقق در زمینه علوم سامانه ها است که برای اولین بار در سال 1990 در مهم ترین اثرش یعنی کتاب پنجمین فرمان به مفهوم سازمان یادگیرنده پرداخت. جالب است که بدانید در سال 1997، هاروارد بیزینس ریویو این کتاب را به عنوان یکی از کتاب های مهم مدیریت در 75 سال گذشته معرفی کرد! بنابراین اگر می خواهید اطلاعاتتان در این زمینه بالا برود پس این کتاب را به خوبی مطالعه کنید. پیتر سنگه معتقد است که سازمان ‌هایی که می توانند خود را حوزه کاری خود و یا در بازار، به خوبی تطبیق دهند قطعا نسبت به دیگر سازمان ها برتری خواهند داشت. همچنین پیتر سنگه بر این باور بود که در  سازمان های یادگیرنده مردم، آموزش می بینند که چطور همه باهم یاد بگیرند! و آرزو های جمعی خود را محقق کنند. سازمان های یادگیرنده از دیدگاه پیتر سنگه، سازمان هایی هستند که با استفاده از اعضای تیم خود و ارزش‌ های سازمان، بر تجربه هایی که به دست می آورند تکیه کرده و عملکرد خود را نسبت به آن تغییر داده و بهبود ببخشند. به طور کلی این نوع از سازمان ها، پویایی گروه بیشتر و موثرتری دارند.

سازمان یادگیرنده به چه معناست؟

برنامه های آموزشی

حال که متوجه شدید این مفهوم توسط چه کسی بیان شده، بهتر است به توضیح این مبحث بپردازیم. در این نوع سازمان ها یادگیری به برنامه های آموزشی رسمی محدود نیست بلکه به جنبه ای تعبیه شده از فرهنگ سازمانی تبدیل می شود. تمامیت سازمان با متمرکز شدن بر نوآوری، همکاری ایده آل اعضای درون گروه و پاسخگویی سریع به چالش ها و فرصت ها، به اشتراک گذاری و به کارگیری دانش است. سازمان های یادگیرنده نحوه برقرار کردن ارتباط درست برای پیشرفت سازمان را ترویج می کنند و برای هوش جمعی و ظرفیت یادگیری کارکنان اهمیت زیادی قائل هستند. در واقع شما به عنوان رهبر یا کارمند در این سازمان رشد شخصی و حرفه ای زیادی از طریق اتفاقات درون گروهی به دست می آورید.

پنج اصل سازمان های یادگیرنده

پیتر سنگه، معتقد بود هر سازمانی که یادگیرنده باشد باید پنج اصل را رعایت کند که عبارت اند از:

همان طور که از اسم این اصل پیداست، به رشد شخصی و خودسازی اشاره می کند. تسلط شخصی در سازمان یادگیرنده مورد اهمیت قرار می گیرد زیرا به یادگیری و رشد جمعی سازمان کمک می کند.

  • چشم انداز مشترک

این اصل فقط زمانی اتفاق می افتد که شما نسبت به همکاران خود اعتماد بالایی داشته باشید. در این سازمان ها شما احساس می کنید که شنیده شده اید و رهبر سازمان سعی در متحد کردن دیدگاه های شما نسبت به پیشرفت شغلی خواهند داشت.

مدل های ذهنی در واقع همان نحوه برداشت و تصورات ما از اتفاقات و صحبت های همکاران و مدیران ما است. این اصل در واقع به بررسی مدل های ذهنی افراد تیم اشاره دارد  با ترویج روش های گفت و گوی آزاد، سازمان‌ ها می‌ توانند به طور مداوم مدل های ذهنی اعضای تیم را مورد بررسی، اصلاح و گسترش قرار بدهند. این مسئله باعث می شود تا دیدگاه ‌های جدید به وجود بیاید و حل مسئله‌ به طور موثرتری صورت بگیرد.

مدل های ذهنی

این اصل فرهنگ همکاری اعضای تیم را تقویت می کند. یادگیری تیمی یک فرآیند مشارکتی است که در آن افراد یک تیم دانش و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند تا عملکرد کلی تیم و سازمان را افزایش دهند.

سازمان یک سیستم پیچیده و به هم پیوسته است که در آن اعضای تیم، فرآیند های مختلف بر یکدیگر اثر متقابل می گذارند. با استفاده از تفکر سیستمی، یک سازمان یادگیرنده می تواند عوامل موثر بر اثربخشی یادگیری گروهی را شناسایی کرده و به علت به وجود آمدن چالش ها بپردازد و در نهایت بعد از شناسایی عوامل آسیب زننده می تواند روشی موثر برای یادگیری مستمر اعضای تیم و بهبود عملکرد آن ها پیدا کند.

به طور کلی، یک سازمان یادگیرنده، به متحد کردن و نزدیک کردن دیدگاه اعضای تیم بیش از هرچیزی اهمیت می دهد.

جمع بندی

اگر در میان اعضای تیم خود کشمکش ها و درگیری های زیادی اتفاق افتاده پس این مقاله را از دست ندهید! زیرا ما در این نوشته به مفهومی به نام سازمان های یادگیرنده اشاره کردیم. این مفهوم برای اولین بار در سال 1990 توسط پیتر سنگه مطرح شد و او پنج اصل را در کتاب پنجمین فرمان خود بیان کرد. این پنج اصل شامل: تسلط شخصی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی، بررسی مدل های ذهنی و تفکر سیستمی می شود که همه آن ها بر اتحاد و همکاری اعضای تیم تاکید دارند. این پنج اصل باعث می شوند تا سازمان به خوبی چالش های خود را پشت سر گذاشته و پله های ترقی را طی کند.

 

source

viraje.ir

توسط viraje.ir